یک روز شیری به دنبال آهویی دوید
آهو دوید و دوید..
سپس ایستادو به شیر گفت:
بس است بی رحمی
همش شکار میکنی!
یک بار هم عشق را تجربه کن!
هیچی دیگه فرداش شیره رو دیدن داره کارت شارژ میخره!!!
دل من دیر زمانیست که می پندارد
دوستی نیز گلیست
مثل نیلوفر و ناز...
ساقه ی ترد و ظریفی دارد
بی گمان سنگ دل است آن که روا می دارد...
جان این ساقه ی نازک را...
دانسته بیازارد !
«فریدون مشیری»
تو کجایی سهراب؟
چشم ها را بستند وچه با دل کردند!!!
وای سهراب..
کجایی آخر؟؟
زخم ها بر دل عاشق کردند...
خون به چشمان شقایق کردند...
آب را گل کردند...
تو کجایی سهراب؟؟؟
که همین نزدیکی..عشق را دار زدند..
همه جا سایه ی دیوار زدند..
ای سهراب کجایی که ببینی حالا دل خوش مثقالیست...
دل خوش سیری چند؟؟
صبر...
جد من:کوروش کبیر
جد من:کوروش کبیر
جملات واقعا کبیرانه ای بود..
ممنون از دعوتتون به تاپیک
بسیار بهره مند شذم...
کاش همه استفاده کنن..
میشه بازم کوروش کبیر داشته باشیم؟؟؟؟؟