نتایح جستجو

سلام پت

مسي عژيژم خبر خاصي ندارم

من در این شهری، که نامش، زندگیست با همه، بن بست هایش ، دلخوشم در کنار عقرب و مار خدا تا که نیشش نیست کاری ، دلخوشم

دوستت دارم و دانم كه تويي دشمن جانم از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم غمم اين است كه چون ماه نو انگشت نمايي ورنه غم نيست كه در عشق تو رسواي جهانم

مهندس عزيژ سلام لطفا به پيام من رسيدگي كنيد

ايده خوبيه منم سعي ميكنم عكس هاي خوبي بگيرم آخه من عاشق جشن شعبانم پس منم هستم

دوست دارم مزارم را در جایگاه بلندی مقابل دیدگان ستمگر تو قرار دهند و تمامی سنگ های روی گورم را سیاه کنند تا که نشان از دل سوخته ی من نیابی. دوست دارم روی مزارم آزاد باشد تا برف و باران دل شکسته ام را نوازش کنند و روزهای گرم تابستان آفتاب داغ بر مزارم بتابد و اندکی دل سرد و خاموش مرا گرم نماید...

[IMG]

سلام علي جوني خوفي عژيزم كجايي پسل

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

سلام خوفي شما:redface:

[QU نگاه کودکی خندد برویم چو من سر می کنم آواز شادی لبش با بوسه می آید بسویم اگر ای آسمان خواهم که یک روز از این زندان خامش پر بگیرم به چشم کودک گریان چه گویم ز من بگــذر، که من مرغی اسـیرم

می دانستی هیچ نگاهی پریشانت نیست. پس در حسرت کدامین نگاه آواره ی بیابانها شدی؟ آواره گی بر تو باد که بودنم را به هیچ پنداشتی. سکوت در نگاهت جاویدان!

ساعت 4 صبح يا بعداز ظهر

مسي عژيزم چشماش شبيه خودمه

بهنام تو كه برگشتي