نتایح جستجو

سلام روناک جون باز چه عجب شما اومدی. این خرخونا که منو کشتن :biggrin: البته شما فارغالتحصیل شدی اومدی بقیه احتمالا دارن واسه درسای ترم تابستونشون می خونن:biggrin: خوش به حالت که فارغ التحصیل شدی من که انقدر دوست دارم زودتر از این دانشگاه و حراستشو کارکنای بی ادبش راحت شم. به هر حال تبریک می...

hi dear young architect thanx alot for ur nice opinion. i agree with u too. i belive it only when it doesnt ignore god. but i should say that because that topic was scientific-as u mentioned- we changed it and now we have TEMPORARY MARRIAGE as our topic here. i wish you'll follow this topic as...

dear maral, don't worry , if admin come here i will be in trouble (like always:biggrin:). i don't let anybody hurt u.:Dl amir ali, we have 2 other parts with name of "joke" and "beutiful sentences" in which u can send these posts . here we just discuss about a specific topic. dear maral, again...

جمیع بچه خرخونها دو هفته اس کسی اینجا نیومده معلومه حسابی کله ها تو کتابه:biggrin:

:heart:my dearest , maral i like whatever u and other choose for discussing here. but because of limitations in time i just came here and read others' post and enjoy it. i waited for a good time to come here and share my idea about the topic. by the way, you are a very nice member here and your...

ok if I’m not so late, I go through the main topic. it’s about temporary marriage. I think it’s not good because it develops many bad habits among people. after some years nothing remain except a weak base of family for a limited number of people. in this way, sensual boy( as many of them are...

temporary marriage …. umm… i’ll say my own idea about temporary marriage in my next post. but now i want to talk about this statement. u know it’s ridiculous. what do u think about this politic. yeah POLITIC. you know today no one can marry except people who have a rich daddy. it’s fantastic...

عجب !!

چه افتضاحی حالم به هم خورد حالا هم که وزیر کشور ترویجش داد دیگه می تونن راحت باشن و...

تو به من خندیدی و نمی دانستی من به چه دلهره از باغچه ی همسایه سیب را دزدیدم مصدق

عزیزم تو سمت مشاعره باید با آخرین حرف نفر قبلیت یه شعر بگی. بعدم این شعر نوع تحریف شده کوچه ی مشیری بود دیگه؟

dear maral, u can choose the next topic urself and again start talking about it even if no one share in it except us:redface:l.

دیدم امید من برخاست خشمناک ، خندید خندید و خیل خوف در خلوت شبانه ی من موج می گرفت با هق هق گریستن من دیدم طنین خنده ی او اوج می گرفت حمید مصدق

یک لحظه، وای تنها یک لحظه سر روی شانه های هم آوردیم با هم گریستیم.... تنها نگاه بود و تبسم میان ما ما پاک زیستیم! مشیری

نه، نه، نه این هزار مرتبه گفتم: نه دیگر توان نمانده توانایی، در بند بند من از تاب رفته است. شب با تمام وحشت خود خواب رفته است. و در تمام این شب تاریک، تاریک، چون تفاهم من با تو!!! انسان، افسانه ی مکرر اندوه و رنج را تکرار می کند... حمید مصدق

هر کجا به هر که می رسی خنجری میان مشت خود نهفته است! پشت هر شکوفه ی تبسمی خار جانگزای حیله ای شکفته است! فریدون مشیری

و آغوشت اندک جایی برای زیستن و اندک جایی برای مردن و گریز از شهر که با هزار انگشت به وقاحت پاکی آسمان را متهم می کند.

هیچ نه انگیزه ای، که هیچم، پوچم هیچ نه اندیشه ای، که سنگم، چوبم همسفر قصه های تلخ غریبم رهگذر کوچه های تنگ غروبم فریدون مشیری

می بینمت هنوز به دیدار واپسین گریان در آمدی که: "فریدون، خدا نخواست" غافل که من به جز او خدایی نداشتم اما دریغ و درد، نگفتی چرا نخواست! فریدون مشیری