مثلا چه میشود صبح یک جمعه بیایی و دستم را بگیری و ببری ...
و وقتی اعتراض کنم بگویی ساکت من برای بردن مال خودم از کسی اجازه نمیگیرم ...
یا چه میشود صبح یک جمعه چشم باز کنم و ببینم کنارم هستی
یا مثلا همان غروب جمعه که بود یکدفعه از یه جایی پیدایت شود
یا ظهر یک جمعه وقتی بی حوصله کتابم را ورق...