نتایح جستجو

باز كن پنجره ها را كه نسيم روز ميلاد اقاقي ها را جشن مي گيرد و بهار روي هر شاخه كنار هر برگ شمع روشن كرده است همه چلچله ها برگشتند و طراوت را فرياد زدند كوچه يكپارچه آواز شده است و درخت گيلاس هديه جشن اقاقِی ها را گل به دامن كرده ست باز كن پنجره ها را ای دوست هيچ يادت هست كه زمين را...

از بيم و اميد عشق رنجورم آرامش جاودانه مي خواهم بر حسرت دل دگر نيفزايم آسايش بي كرانه مي خواهم پا بر سر دل نهاده مي گويم بگذاشتن از آن ستيزه جو خوشتر يك بوسه ز جام زهر بگرفتن از بوسه آتشين او خوشتر پنداشت اگر پبي به سرمستي در بستر عشق او سحر كردم شب هاي دگر كه رفته از عمرم...

تو کيستي که من اين گونه بی تو بی تابم؟ شب از هجوم خيالت نمي برد خوابم . تو چيستي که من از هر موج تبسم تو بسان قايق سرگشته روي گردابم! تو در کدام سحر بر کدام اسب سپيد ؟ تو را کدام خدا؟ تو از کدام جهان ؟ تو در کدام کرانه,همره نسيم ؟ تو از کدام سبو ؟ من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه ! چه کرد با دل...

چه شام ها كه چراغم فروغ ماه تو بود پناهگاه شبم گيسوي سياه تو بود اگر به عشق تو ديوانگي گناه من است زمن رميدن و بيگانگي گناه تو بود دلم به مهر تو يكدم غم زمانه نداشت كه اين پرنده خوش نغمه در پناه تو بود عنايتي كه دلم را هميشه خوش ميداشت اگر نهان نكني لطف گاهگاه تو بود بلور اشك به چشمم...

مي روم خسته و افسرده و زار سوي منزلگه ويرانه خويش به خدا مي برم از شهر شما دل شوريده و ديوانه خويش مي برم تا كه در آن نقطه دور شستشويش دهم از رنگ نگاه شستشويش دهم از لكه عشق زير همه خواهش بيجا و تباه مي برم تا ز تو دورش سازم ز تو اي جلوه اميد محال مي برم زنده به گورش سازم تا ازين پس نكند ياد...

من ارچه عاشقم و رند و مست و نامه سياه هزار شكر كه ياران شهر بي گنهند

امشب از آسمان ديده تو روي شعرم ستاره ميبارد در زمستان دشت كاغذ ها پنجه هايم جرقه ميكارد شعر ديوانه ي تب آلودم شرمگين از شيار خواهش ها پيكرش را دوباره مي سوزد عطش جاودان آتش ها آري آغاز دوست داشتن است گرچه پايان راه ناپيداست من به پايان دگر نينديشم كه همين دوست داشتن زيباست

بچه تو به پروفايل من چي كار داري ؟؟!!

آره گلم خودم هم ميدونم كار نشد نداره . ميدوني خانواده من طورين كه اگه درسم نخوني حتما بايد جلوي روي اونها حداقل نيم ساعت الكي با كتاب ور بري منم اهل تظاهر كردن نيستم اينه كه يكم با هم مشكل داريم . از پارسال كه رفتم فني اين مشكلو باهاشون پيدا كردم فكر مي كنن هر كي ميره فني ديگه قيده درسو ميزنه .

آخه من فقط ميتونم توي كلاس درسو بفهمم و اصلا توي خونه درس نمي خونم بخاطر همين همه فكر مي كنن كه من قيد درس خوندنو زدم ... آخه حسابداري درسي نيست كه بشه توي خونه خوند بايد حتما تو مدرسه خونده بشه .

مرسي عزيزم كه بهم روحيه دادي . كل خانواده همه ميگن با اين روند درس خوندن تو هيچ چا قبول نميشي ... تضعيف روحيه ميكنن فقط ...

آره ديگه گلم امسال بايد كنكور بدم . ولي خودم اصلا اميد ندارم نمي دونم چرا ...

سلام خواهر جونم . مرسي خوبم عسلم . تو چطوري ؟؟

منم بهتون كمك ميكنم كه نره صفحه دوم ... چطوري سارا جووووووونم ؟

دوش در حلقه ما قصه گيسوي تو بود تا دل شب سخن از سلسله موي تو بود:gol:

مدامم مست ميدارد نسيم جعد گيسويت خرابم مي كند هر دم فريب چشم جادويت پس از چندين شكيبايي شبي يا رب توان ديدن كه شمع ديده افروزيم در محراب ابرويت :gol:

واقعا كه جك سال بود ... دست و دل بااااااااز ... حميد نخندون منو !!!

سلام . مرسي . من يه بار توي اين مسابقه شركت كردم و اول شدم دوست عزيز .

مرسي ... ديگه 50 تا هم حال كردن داره ... خسيس ...

مرسي حامد جان . [IMG]