دیدن آنچه نباید دید
و دیدن آنچه از وجود تو که در گذرگاه فصول رویایی مان استادانه پنهان کرده بودی
تجزیه شدم!
جز به جز
چقدر دنیا زشت و کوچک است با یک دیدن تمام هستم نیست شد...*تمام آنچه می پنداشتم باید هوا باشد...یا که از جنس من و عشق و خدا باشد*....پوچی عظیمی روحم را مچاله میکند و دور خیزی...