دلم تنگه برای گریه کردن کجاست مادر کجاست گهواره من همون گهواره ای که خاطرم نیست....؟ بیا منو ببر نوازشم کن دلم آغوش بی دغدغه میخواد توی این بستر پاییزی مسموم که هر چی نفس ِسبز بریده نمی دونه کسی چه سخت موندن مثه برگ روی شاخه تکیده...!
ثانیا شو گذاشتم که خودت بگیری رفیق... این ترانه رو خیلی دوست دارم:gol:
در ادامه خوب :خبر داری خبر داری
خبر داری که این دنیا همش رنگه
همش خونه همش جنگه
نمی دونی نمی دونی
نمی دونی که گاهی زندگی ننگه
نمی بینی نمی بینی
نمی بینی که دست افشان و پا کوبان و خرسندم
نمی بینی که می خندم
نمی بینی دلم تنگه؟!
پیش از این بارها گفته بودم:که التماس شکوه زندگی را فرو می ریزد
تمنا بودن را بیرنگ می کند
و آچه از از استغاثه ای به جا می ماند ندامت است!
بار دیگر شهری که دوست می داشتم-نادر ابراهمی