نتایح جستجو

خَستــــه ام....! امــــا تَحمـُـــل مـی کُنــم... خُــــدایـــا روزِگـــارت با من و احساسم بـَــد تـــا کـــرد...!

خدایا!!!!!! از گناهانم بگذر همانگونه که از آرزوهایم گذشتی

دلم گرفته است… دلم عجیب گرفته است و هیچ چیز، نه این دقایق خوش‌بو، که روی شاخه‌ی نارنج می‌شود خاموش، نه این صداقت حرفی، که در سکوت میان دو برگ این گل شب‌بوست، نه، هیچ‌چیز مرا از هجوم خالی اطراف نمی‌رهاند. و فکر می‌کنم این ترنم موزون حزن تا به ابد شنیده خواهد شد…

سلام خوب هستین؟؟ خیلی ممنون ازتون

حال امروز من یعنی یک قدم از افسردگی آن طرف تر حتی وقتی میخندممنظورم چیز دیگریستدرونم غوغاست ساده میشکنم با یک تلنگر کوچک این گونه نبودم..!! شدم...!!!

این روزها که می گذرد، تنهاتر می شوم... سکوتی مبهم وجودم را در برمی گیرد... به کنار پنجره میروم و به عکس تنهایی ماه در حوض حیاط نگاه می کنم...!!! بغض گلویم را می فشارد... با خود می گویم: من تنها نیستم؛ شب...سکوت...تنهایی... با من اند... اینها چیزهایی ست که نبودنت برایم به جا گذاشته...

این روزهاباتو، به وسعت تمام نداشته هایم حرف دارم... اما مجالی نیست تا بنشینی به پای این همه حرف.. دلم تنگ است، فقط برای حرف زدن باتو...

ای کاش آدمیزاد.. سختیه تحمل تمام تنهایی ها.. گریه ها... دلتنگی های بی بهونه.. و بی خوابی های شبونه..رامی فهمید.. و زندگی را رو سرت آوار نمی کرد. با گفتن جمله ی بی رحمانه ی مرا ببخش..من لیاقت عشق تو راندارم.

:gol::gol::gol:

بی خیال نداشته هایت بی خیال دلتنگی هایت بی خیال هر چه که خیالت را ناارام میکند به من بگو ببینم امروز نفس کشیده ای؟؟ اری؟ پس خوش به حالت عمیق نفس بکش عمیق عشق را .... عمیق زندگی را ... بودن را ....

خداجون تو که میدونی اون چقد واسم مهمه... من هیچی نمیخوام باشه..... فقط کاری کن حالش خوب باشه و سلامت باشه.... کمکش کن مشکلش حل بشه..... کمکش کن هیچوقت دلش نگیره.... تو که خودت میدونی اون چقد خوبه....... خدایا تو رو به مهربونیت قسم هواشو داشته باش...

خدایااااااااااااااااااااااا من اینجا............... فراموشم که نکردی..................... کمکم کن........

روزهایی که باید باشی و نیستی حنجره ام ، دوستت دارم ها را بغض می کند و بر در و دیوار دلم می کوبد هوای نوشتن از تو که بر سرم می زند به سر حد جنونم می کشاند حواست هست اینجا دلی دارد می میرد...

حالا که رفته ای،ساعتهــــا به این می اندیشم که چرا زنــــده ام هنـــوز مگـه نگفتـــه بــودم بی تــــو میمیرم؟ خدا یادش رفته است مرا بکشــــد، یا تــــــو قرار استــــــ برگردی؟!

هنوز هســــــــت! عشق واقعی را میگویم… خیانت هست،دروغ هست، بازی با دل هم هست، درست…! ولی یه جایی گوشه ی پاک دله بعضیا، به دور از گناه ها و بدی ها، هنوز هم هســــــت عشق واقعی...

نمیدانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند مثل آسمانی که امشب می بارد.... و اینک باران بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند و چشمانم را نوازش می دهد تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم

صدای عشق را شنیدم از باران از آویشن از خورشید و تورا از کلام عشق شنیدم تا که شناختم چه زیبا چه معصوم چه نجیب و با تو قدم زدم در سکوت شب ، در زیر باران خدا !.. و هردویمان گوش دادیم به نوای دلنشین باران ، به آواز پاک عشق که می آمد از دل پاک آسمان و آسمان گوشه ای از دل خدا بود

ﺧﺪﺍﯾــــــــــــــــــــــــﺎ ... ﮔـــــــــــﺮﯾــــــــــﺴﺘــــﻢ ﺑـــــــــــــــﺮﺍﯼ ﺍﻭ ... ﺍﺯ ﺗـــــــــــــﻪ ﺩﻝ ! ﺍﻣــﺎ ...! ﺗــــﻮ هم ﺑــــــــــــــــﺎﻭﺭﻡ نکردی... ﺧــــــــــﺪﺍﯾــــــــﺎ ... کاش به او میگفتی ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻤـــــــــــــﺶ ... ﺣﺘـــﯽ ﺍﮔﺮ ﺑﻮﺩﻧﺶ ﻓﻘﻂ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺍﯼ ﺑود... ﺣﺘﯽ ﺑﺎ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﻪ ﺑﺪ...

بچه که بودم خیال می کردم تنهایی یعنی... وقت هایی که هیچ کسی خونه نیست...!!! خدا جونم منو به کودکی هایم برگردان

دلم برای کسی تنگ است که گمان میکردممی آید می ماند و به تنهاییم پایان میدهد! آمد رفت و به زندگی ام پایان داد...