نتایح جستجو

ما اینجا اینقدرا اعتبار نداریم که به حرفمونن گوش بدن فقط پیشنهاد میدیم

تاپیکو برگردونید به وقتی که خانم داشتن میخوردن

سلام من همه در حکم توام تو همه در خون منی گر مه و خورشید شوم من کم از آنم که تویی

5تا 10155

سلام یکی از دوستان زحمت این مقاله رو برا ما بکشه: http://link.springer.com/chapter/10.1007/11751632_51 نام مقاله: Convergence of Context-Awareness and Augmented Reality for Ubiquitous Services and Immersive Interactionsبا تشکرات

بگذار تا مقابل روی تو بگذریم دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم

سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند همدم گل نمی شود یاد سمن نمی کند

ما برای فتح می ایم تا -----------که هیچستانش بگشاییم این شکسته چنگ دلتنگ محال اندیش نغمه پرداز حریم خلوت پندار جاودان پوشیده از اسرار ------چه حکایت ها دارد روز و شب با خویش ای پریشان گوی مسکین

همش عشقی که نمیشه یه یادی بکنیم از حماسی تو پور گو پیلتن رستمی ز دستان سامی و از نیرمی ازیرا سرت ز آسمان برتر است که تخم تو زان نامور گوهرست

تا با غم عشق تو مرا کار افتاد بیچاره دلم در غم بسیار افتاد بسیار فتاده بود اندر غم عشق اما نه چنین زار که این بار افتاد

در کارگه کوزه گری بودم دوش دو هزار کوزه گویا و خموش هر یک با زبان حال با من میگفت کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش

دلا تا کی در این زندان فریب این و ان بینی یکی زین چاه ظلمانی برون آ تا جهان بینی

هر چه هستی ------هرچه پستی -------------هرچه بالایی سخت میکوبند --------خوب میروبند البته این نو بود :دی هر کسی که او دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش

من نه ز بهر جنگ آمدم پی پوزش و نام ننگ آمدم

همچو نی زهری و تریاقی که دید همچو نی دم ساز و مشتاقی که دید

همیشه دختر امروز مادر فرداست ز مادرست میسر بزرگی پسران

همه چی دیده بودیم ولی دیگه شعر فنگلیش نوبره والا

از دم صبح ازل تا آخر شام ابد دوستی و مهر بر یک عهد و یک میثاق بود

الا یا ایها ساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها

دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد چون بشد دلبر و با یار وفا دار چه کرد؟ آه از آن نرگس جادو که چه بازی افکند وه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد اشک من رنگ شفق یافت ز بی مهری یار طالع بی شفقت بین که در این کار چه کرد؟ پ.ن: بقیشم بگم؟