عزیز جفاکار به بطلیموس سوگند:
که نیروی عشقت کسر عمرم را معکوس نموده و به خرمن هستی ام اتش زده است انگار عمر من تابع وفای توست.
قامت رعنایم از هجرتت منحنی شده و تیر عشقت همچو برداری که موازی ارزوهایم تغیر مکان داده باشد شلجمی قلبم را ناقص ساخته است.
شبهای فراق که با حرکتی تناوبی مانند مکعب فکر...