حق دارد اسمان اگر زانو بزند این همه غم را
سکوت غم بزرگی است که کلوی پرنده را می فشارد
بعد تو حق دارند اگر نخندند
بعداز ردپای تو به کدام سو می روند
وقتی مدفنت مشام هیچکس ونیسمی را معطر نمی کند
کاش نشانه ای به قاصدک ها می دادی.کاش
هنوز بوی در نیم سوخته از کوچه های تنک مدینه می شنوم
از پشت صفحات...