نتایح جستجو

  1. N

    مشاعرۀ سنّتی

    تا تو نگاه میکنی ،کار من آه کردن است ای به فدای چشم تو، این چه نگاه کردن است؟
  2. N

    مشاعرۀ سنّتی

    مرا میبینی و هر دم زیادت میکنی دردم تو را میبینم و میلم زیادت میشود هر دم
  3. N

    مشاعرۀ سنّتی

    تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن كرد خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من است
  4. N

    مشاعرۀ سنّتی

    شنیدم سخنی خوش که پیر کنعان گفت فراق یار نه آن میکند که بتوان گفت
  5. N

    مشاعرۀ سنّتی

    تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
  6. N

    مشاعرۀ سنّتی

    حسب حالی ننوشتیم و شد ایامی چند محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند
  7. N

    مشاعرۀ سنّتی

    ان که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد صبر و ارام تواند به من مسکین داد
  8. N

    مشاعرۀ سنّتی

    من بی مایه که باشم که خریدار تو باشم حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم
  9. N

    مشاعرۀ سنّتی

    ان ترک پری چهره که دوش از بر ما رفت آیا چه خطا دید که از راه خطا رفت
  10. N

    مشاعرۀ سنّتی

    دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد
  11. N

    نوشته های ماندگار

    دنیا، پُر از شگفتی ها و رازهاست. فکر می کنیم که آدم های نزدیکمان را می شناسیم، امّا زمان با خودش چیزهایی می آورد که می فهمیم کمتر از آنچه فکر می کرده ایم، می دانیم؛ یعنی تقریبا هیچ. همیشه بخشِ بزرگتر حقیقت، در سایه قرار دارد. حتّی اگر بخشِ روشن، بزرگتر شود، باز هم بُرد با سایه هاست. قلبی...
  12. N

    مشاعرۀ سنّتی

    یک دل و یک جهت و یک رو باش            از دو رویان جهان یک سو باش
  13. N

    مشاعرۀ سنّتی

    مرگ در قاموس ما از بی وفایی بهتر است در قفس با دوست مردن از رهایی بهتر است
  14. N

    مشاعرۀ سنّتی

    تنـم از واسطه دوری دلبر بگداخت                  جانم از آتش هجر رخ جانانه بسوخت
  15. N

    مشاعرۀ سنّتی

    از غم خبری نبود اگر عشق نبود دل بود ولی چه سود اگر عشق نبود ؟
  16. N

    مشاعرۀ سنّتی

    قند آمیخته با گل نه علاج دل ماست بوسه‌ای چند برآمیز به دشنامی چند
  17. N

    مشاعرۀ سنّتی

    نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار  چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم 
  18. N

    مشاعرۀ سنّتی

    دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ
  19. N

    مشاعرۀ سنّتی

    یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود
  20. N

    مشاعرۀ سنّتی

    الا ای پیر فرزانه مکن منعم ز میخانه که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم
بالا