برسرقایقش اندیشه کنان قایق بان
دائمأ می زند ازرنج سفر برسر ِدریا فریاد:
«اگرم کشمکش موج سوی ساحل راهی می داد»
سخت طوفان زده روی دریاست
نا شکیبا ست به دل قایق بان
شب پراز حادثه، دهشت افزاست.
برسر ساحل هم لیکن اندیشه کنان قایق بان
ناشکیباتر بر می شود از او فریاد:
کاش بازم ره بر خّطه ي...