نتایح جستجو

اینم چند تا ویلا امیدوارم کمکت کنه....;) http://i37.tinypic.com/b9c0f8.jpg http://i35.tinypic.com/65ofvd.jpg http://i33.tinypic.com/105ayb6.jpg http://i33.tinypic.com/2608sd1.jpg

ممنون افسون جان مثل همیشه جالب بود دختر که رسد به بیست خب رسیده دیگه:D

میان خوشه و خورشید نهیب داس از هم درید میان لبخند ولب خنجر زمان در هم شکست... شب همگی خوش:gol:

تمام سادگی ام را حراج خواهم زد که ساده بودن چشم مرا نفهمیدند ....... شرمنده من تنکسم بازم.......

آری آغاز دوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیداست من به پایان دگر نیاندیشم که همین دوست داشتن زیباست ..... خوب اگر واقعا دوستش داری بهش بگو...این جوری خودتم از بلاتکلیفی درمیای

بردی از یادم دادی بر بادم با یادت شادم دل به تو دادم در دام افتادم از غم آزادم چه شد آن همه پیمان که از آن لب خندان بشنیدم و هرگز خبری نشد از آن کی آیی به برم ای شمع سحرم در بزمم نفسی بنشین تاج سرم تا از جان گذرم ............. برای لحظات تنهایی ساخته شده

ممنون اطلاعات خوبی دادین:smile:

در ابعاد این عصر خاموش من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنهاترم

ناگهان نوری در مرده ام فرود آمد و من در اضطرابی زنده شدم دو جا پا هستی ام را پر کرد

در پس پرده یی از گرد و غبار نقطه یی لرزد ازدود سیاه چشم اگر پیش رود می بیند آدمی هست که ره می پوید

دلم شکست به جان شما نفهمیدند یکی دوبار که نه, بارها نفهمیدند شب همگی خوش

فلق جان شعرات چه بوی غمی میده امیدوارم دلت غمگین نباشه...:gol:

و در مسیر سفر راهبان پاک مسیحی به سمت پرده خاموش رامیای نبی اشاره می کردند

خدایا چه بگویم که امروز که شادم با غم دیگری دیگر برایم رمقی نماند خدایا چه دلخستگانند به درگاهت گوشه چشمی نظری

من از مجاورت یک درخت می آیم که روی پوسته ی ان دستهای ساده ی غربت اثر گذاشته بود به یادگار نوشتم خطی ز دلتنگی

درست فکر کن کجاست هسته ی پنهان این ترنم مرموز؟ چه چیز پلک تو را می فشرد چه وزن گرم دل انگیزی؟ چرا تنکس من غیرفعاله:(

دیده ام گاهی در تب ماه می آید پائین می رسد دست به سقف ملکوت.. سلام

دچار باید بود وگرنه زمزمه حیرت میان دو حرف حرام خواهد شد

جالبه واقعا این اصطلاحات استفاده میشه؟ چرا من خیلی هاشو نشنیدم...:surprised::surprised:

دریای من به ابر سپردم بیاورد یک آسمان بهانه باران برای تو