نتایح جستجو

  1. elo0ne_lady

    زمزمه های دلتنگی(کلبه کوچک دل...)

    قلبم امشب از درد غمی به خودش می پیچد من به دنبال کلامی در ذهن که بگویم. چیست این غم و نمی یابم کلامی بارها پرسیدم از خود شعر گفتن ها را چه سود نه کسی می خواند نه کسی می شنود واگرهم که شنید تو بدان عمق کلامت را نمی فهمد...:cry:
  2. elo0ne_lady

    زمزمه های دلتنگی(کلبه کوچک دل...)

    واي اگر ديروز برگردد لحظه ي امروز من باشد قلعه تاريك تنهايي چار ديوارش ز هم پاشد ...
  3. elo0ne_lady

    زمزمه های دلتنگی(کلبه کوچک دل...)

    چشمانم! چه مظلومانه در جستجوي نگاهيست. دستانم! چه غريبانه درپي لمس دستي ست. اما............!!! بگوييد به چشمان خيسم، وبه دستان سردم .. نیست آنچه در پی آنید.. بازیچه ی دست روزگار اينبار ….. شماييد. :cry:
  4. elo0ne_lady

    زمزمه های دلتنگی(کلبه کوچک دل...)

    بارون که می باره تو هم دلت میخواد هیشکی بهت نگه "آهای پنجره ها رو ببند" میخوای سردت بشه اصلا دوست داری همه دریچه ها باز بشن روبه سرمای صفر درجه" بارون که می باره تو هم دوست داری تموم واژه هاتو بریزی کف دستت ...بعد هم دستت رو بگیری بیرون ...زیر قطره ها...کلمه هات بشن عین بارون... بارون که می باره...
  5. elo0ne_lady

    سخنان بزرگان، جملات کوتاه و زیبا

    مرگ هيجان انگيز ترين صحنه ي زندگي ماست كه هيچ گاه آن را براي ديگران تعريف نمي كنيم
  6. elo0ne_lady

    زمزمه های دلتنگی(کلبه کوچک دل...)

    دلم از هر چه در این شهر ودیار است گرفت دلم از هر نفسی کز پی ما رفت گرفت دلم از این همه رنگ.این همه تصویر قشنگ بیزار شد دل من میخواهد فریاد بلندی بکشد در سکوت شهر ادمها هیچ کس نیست دل من هم ساکت.غرق در پرسش محض رفت و از هرچه دروغ است گریخت ودر این جنگ بزرگ.من و من مانده در این میدانیم:cry::cry::cry:
  7. elo0ne_lady

    زمزمه های دلتنگی(کلبه کوچک دل...)

    آن روز که از من پرسیدند : امسال چه آروزیی داری ؟ باورت میشه هر چقدر فکر کردم هیچ آرزویی نداشتم ! و گفتم : شادی . حوالی غروب دلگیر بهار است و دلم باز گرفته است ... به یاد روزی افتادم که از بهانه های دلتنگی ام سراغ کیفت رفتم ( البته با اجازه ! ) یک برگ کاغذ توجه ام را جلب کرد معلوم...
  8. elo0ne_lady

    زمزمه های دلتنگی(کلبه کوچک دل...)

    گل من گریه نکن هیش کی جوابت نمی ده سرت و بالا نکن هیش کی نگاهت نمی ده قلبت و پاره نکن اینجا تموم قصشون آخر قصه یعنی شاه پری حق و حسابت نمی ده توی دل غوغا نکن ستاره ها قربونی ان اشک چشم من و تو گریه نجاتت نمی ده این سکوت کهنه رو تو قلب من تنها نکن تیک و تاک ساعت قلب من دیگه فرصت خوابت نمی...
  9. elo0ne_lady

    زمزمه های دلتنگی(کلبه کوچک دل...)

    هر چند که دلتنگ تر از تنگ بلورم با کوه غمت سنگ تر از سنگ صبورم اندوه من انبوه تر از دامن الوند بشکوه تر از کوه دماوند غرورم یک عمر پریشانی دل بسته به مویی است تنها سر مویی ز سر موی تو دورم ای عشق به شوق تو گذر می کنم از خویش تو قاف قرار من و من عین عبورم بگذار به بالای بلند تو ببالم کز تیره...
  10. elo0ne_lady

    زمزمه های دلتنگی(کلبه کوچک دل...)

    چشم من بيا من رو ياري بكن گونه‌هام خشكيده شد كاري بكن غير گريه مگه كاري مي‌شه كرد كاري از ما نمياد زاري بكن اون كه رفته ديگه هيچوقت نمياد تا قيامت دل من گريه مي‌خواد هرچي دريا رو زمين داره خدا با تموم ابـــــــراي آسمونها كاشكي ميداد همه رو به چشم من تا چشم‌هام به حال من گريه كنن اون كه رفته...
  11. elo0ne_lady

    زمزمه های دلتنگی(کلبه کوچک دل...)

    دلم به وسعت چشمهای عاشقت تنگ است ولی خطوطه فاصله چقدر پررنگ است همه ی غصه من بی کسی وتنهایی ست ولی امید رسیدن چقدر کم رنگ است دگر نخواهم دید آن چشمهای زیبا را دلم برای نگاهت چقدر دل تنگ است:gol:
  12. elo0ne_lady

    یه آرزو تو سال جدید. خدا قراره اینجارو بخونه

    خدایا من گمشده دریای متلاطم روزگارم و تو بزرگواری ، پس ای خدایا هیچ می دانی که بزرگوار آن است که گمشده ای را به مقصد برساند ، تا ابد محتاج یاری تو ، رحمت تو ، توجه تو ، عشق تو ،گذشت تو ، عفو تو ، مهربانی تو ، و در یک کلام محتاج توام ...
  13. elo0ne_lady

    یه آرزو تو سال جدید. خدا قراره اینجارو بخونه

    اگر سهم من از اين همه ستاره فقط سوسوي غريبيست غمي نيست همين انتظار رسيدن شب برايم کافيست خدایا خداجونم تو که میدونی من چی میخوام م ممم ممممممم........ خدایا من عشق میخوام محبت میخوام راستی میخوام من پاکیه دل میخوام من .....:cry:
  14. elo0ne_lady

    مشاعرۀ سنّتی

    می نويسم تا که شايد عقده ی دل وا شود اشک اگر رخصت دهد گمگشته ام پيدا شود
  15. elo0ne_lady

    زمزمه های دلتنگی(کلبه کوچک دل...)

    وقتی دنیا درده بی حرفی داره توئی که فریاده دردای منی تو خوده عشقی که همزاده منی تو سکوته من و فریاده منی
  16. elo0ne_lady

    زمزمه های دلتنگی(کلبه کوچک دل...)

    وقتي كه گل در نمياد سواري اينور نمياد كوه و بيابون چي چيه وقتي كه بارون نمياد ابر زمستون نمياد اينهمه ناودون چي چيه حالا تو دست بي‌صدا دشنه ما شعر و غزل قصه مرگ عاطفه خوابهاي خوب بغل بغل انگار با هم غريبه‌ايم خوبي ما دشمنيه كاش من و تو مي‌فهميديم اومدني رفتنيه تقصير اين قصه‌ها بود تقصير اين...
  17. elo0ne_lady

    زمزمه های دلتنگی(کلبه کوچک دل...)

    توي اين دنياي بي‌حاصله بودن با همه شكستگي‌هاي دل من با همه تلخي قصه تو و من من كه حيفم مياد از گلايه كردن ارزش گلايه من بيش از اينهاست نه براي اون كسي كه اهل سوداست كسي كه لحظه به لحظه رنگ دنياست من ساده به خيالم از خود ماست سهم من از تو چه بوده غير آزار تويي كه دنيا برات شده يه بازار من تو رو...
  18. elo0ne_lady

    زمزمه های دلتنگی(کلبه کوچک دل...)

    از زمزمه دلتنگيم از همهمه بيزاريم نه طاقت خاموشي نه ميل سخن داريم آوار پريشانيست رو سوي چه بگريزيم هنگامه حيرانيست خود را به كه بسپاريم تشويش هزار آيا وسواس هزار اما يك عمر نمي‌ديدم در خويش چه‌ها داريم دردا كه هدر داديم آن ذات گرامي را تيغيم و نمي‌بريم ابريــم و نمي‌باريم...
  19. elo0ne_lady

    زمزمه های دلتنگی(کلبه کوچک دل...)

    mara be jorme dashtane mohabat be daste faramoshi sepordand ghafel az inke mohabat ke gonah nist agar che arzan ast
بالا