نتایح جستجو

خدا ما رو ببخشه یه معلم عربی داشتیم ما فقط اینو نزدیم بد بخت کردیم طفلی رو یه بار گیر داد هفتخ بعد امتحان میان ترم میگیرم و همتون رد میشین و . .. . :surprised: ما هم برای اینکه کلاس تعطیل بشه یکم لاجورد ( یه نور پودر ابی رنگ مصرف رنگسازی داره ) ریختین تو کف کلاس با کمی ادرار قاطی کردیم یه بوی...

خدا مارو ببخشه چه پدری از این معلما و اساتید در آووردیم ما هم بچه های هنرستان شر درس نخون بی کله بابای مدرسه رو آباد کردیم یه بار نزدیکای شب چهار شمبه سوری سال 78 بود زنگ تفریح تو راهرو داشتیم راه میرفتیم یه دفعه یه نفر ترقه زد ناظمم به منو رفیقم گیرداد و کیفامونو گشت از کیفه من نوار لیلا...

تو پری زاده ندانم ز کجا می آیی کا ادمی زاده نباشد به این زیبایی

آخرین تیره شب هجر به پایان امد آخرین درد مرا نوبت درمان امد

من مست و تو دیوانه مارا که برد خانه صد بار تورا گفتم کم خورد و سه پیمانه

در گل بمانده پای دل جان می​دهم چه جای دل وز آتش سودای دل ای وای دل ای وای ما

ای دل چکنم به او که دل یار تو نیست از یار چه پرســــم که چرا یار تو نیست با او چه سخــــن تو خود گرفتـار شدی ما را چه گنـــه که او وفــا دار تو نیست

بی صدف دردانه باش

هر که دیدم یاری داره من ندارم شب که میشه خونه ای روشن ندارم

تا کجا راحت پذیرم یا کجا یابم قرار برگ خشکم در کف باد صبا افتاده ام

حال دل سوخته را دل سوخته داند و بس

میشه بگی کجاش خوبه ؟

یاد آهنگ شهیار قنبری میوفتنم به اسم قدقن سگ گردانی هم قدقن خدا وکیلی تفریحی جز مواد کشیدن میمونه ای خاک بر سر من که هنوز تو این مملکت دارم زندگی میکنم تازه تو این فکرم که رفتم اون ور سگمو چطوری با خودم ببرم:mad: رانندگی و ماشین بازی و کوه رفتن و .. . همش قدقن آدم رو از مصاحبت با یه حیوون...

هر گوشه یکی مستی دستی زده بر دستی آن ساغی هر مستی با ساغر شاهانه

ما را گلی از روی تو چیدن نگذارند چیدن چه خیال است که دیدن نگذراند گفتم که شنود مژده دیدار تو گوشم آن نیز شنیدم که نشیدن نگذارند

بابا آوارتار جدید مبارکه قربونت برم شکلت ناراحت نشو من خودم نفتم

تویی که سوختیم از فراق و رهم نکردی منم که سوختم و ساختم و نفس نکشیدم

اگر رسد قصه من بگوش تو ای آسمان سرشک غم حلقه زند به دیده فرشتگان ای خدا نشد چرا دل رها ز رنج عالم زرق شکسته ام نشسته ام به ساحل غم

نیم بی تو دمی بی غم کجایی ندارم بی تو دل خرم کجایی ز من بر اید ناله و آه چو یاد رخت کردم کجایی

در خلوت خاموشی غوغای تو بر پا شد در خواب و فراموشی سیمای تو پیدا شد