نتایح جستجو

ما با توايم و با تو نه ايم ، اينت بوالعجب در هر حلقه ايم با تو و چون حلقه بر دريم

از دشمنان برند شکايت به دوستان چون دوست دشمن است شکايت کجا بريم ؟

اگه من وزير صنايع بشم ، به جای اين همه سرمايه گذاری روی صنعت خودروسازی ، يه مقدار هم روی صنعت فرش ، بسته بندی و نانو سرمايه گذاری ها رو هدايت می کنم. فکر کنم مزيت اقتصادی ايران تو اينا خيلی بيشتر از صنعت خودروسازی باشه.

وقت را غنيمت دان آن قدر که بتوانی حاصل از حيات ای جان اين دم است تا دانی

در هوش تو ، در گوش تو ، واند دل خاموش تو اينها چه باشد تو منی ، وين وصف عامت می کنم

تا از نتيجه فلک و طور دور اوست تبديل ماه و سال و خزان و بهار هم

منم آسمان ابری ، تويی آفتاب شرقی به اميد آن پگاهم که برافکنی نقابی

اين ابر چون يعقوب من ، وان گل چو يوسف در چمن بشکفته روی يوسفان از اشک افشاران ما تو ديگه خسته شدی ياسر ، تسليم شو ! :gol: ;)

ای چشم ابر اين اشکها می ريز همچون مشکها زيرا که داری رشکها بر ماه رخساران ما حالا کجا شو ديدی دکتر !

آخر ببين کين آب و گل چون بست گرد جان ما شد خارها گلزار ها از عشق رويت بارها

ما گوی سرگردان تو ، اندر خم چوگان تو گه خوانيش سوی طرب ، گه رانيش سوی بلا

تو زمزمه چنگ و عود منی نغمه خفته در تار و پود منی تو باده و جام و سبوی منی مايه هستی و های و هوی منی

سلام من برنامه رو اونطوری که گفتين کنترل کردم. حق با شما بود. اشتراک تقويم های فعاليت و منابع برای اون فعاليت مورد نظر تهی شده بود. به همين خاطر هم از همون فيلد ignore استفاده کردم و درست شد. از راهنماييتون نهايت تشکر رو دارم :gol:

سلام مجدد آقای الياس پور ، من باز مزاحم شدم يه سوال داشتم در مورد تقويم های پروژه ما برای يه پروژه تقويم منابع تعريف کرديم. چونکه تمام منابع پروژه طبق روزهای عادی کاری در دسترس نيستن. همينطور دو تا تقويم هم برای فعاليتها داريم که مستقل از تقويم پروژه هست و برای دو فاز جداگانه پروژه از اونا...

ديدار می نمايی و پرهيز می کنی بازار خويش و آتش ما تيز می کنی

من می خوام تا آخر دنيا تماشات بکنم اگه زندگی برام چشم تماشا بذاره

در بوی نارنجی پيرهنت تاب می خورم بی تاب می شوم و دنبال دست هايت می گردم در جيب هايم

تو بيشتر منی ؟ يا من تو ؟ در آغوشت ورد می خوانم زير لب و خدا را صدا می زنم آنقدر صدا می زنم که بگويی : جان دلم !

واژه ها را نفرين می کنم و آه می کشم در آيينه مه آلود پر از تو می شوم بی چتر

بی تو زندگی کنم يا بگردم ؟ همين که باشی همين که نگاهت کنم مست می شوم خودم را می آويزم به شانه های تو