نتایح جستجو

  1. A

    مشاعرۀ سنّتی

    رفت عمرم بر سر سودای دل وز غم دل نيستم پرولی دل خواب را بر چشم خود کردم حرام تا ببينم صبحدم سيمای دل دل به قصد جان من برخواسته من نشسته تا چه باشد رای دل ------------------------------------- اينطوری نميشه بچه ها ! بايد نوبت تعريف کرد ، مثلا کی بعد کی اگر هم نميشه که بريم
  2. A

    مشاعرۀ سنّتی

    در گلستان چشمم ز چه رو هميشه باز است؟ به اميد آنکه شايد تو به چشم من درآيي سر برگ گل ندارم به چه رو روم به گلشن که شنيده ام ز گل ها همه بوی بی وفايی به کدام مذهبست اين؟ به کدام ملت است اين؟ که کشند عاشقی را که تو عاشقم چرايی!
  3. A

    مشاعرۀ سنّتی

    حاليا خانه برانداز دل و دين من است تا هم آغوش که می باشد و هم خانه کيست ؟
  4. A

    مشاعرۀ سنّتی

    بد نگوييم به مهتاب اگر تب داريم ديده ام گاهی در تب ماه می آيد پايين می رسد دست به سقف ملکوت
  5. A

    مشاعرۀ سنّتی

    اهل کاشانم اما شهر من کاشان نيست شهر من گمشده است من با تاب ، من با تب خانه ای در طرف ديگر شب ساخته ام
  6. A

    مشاعرۀ سنّتی

    دلم از اون دلاي قديمي از اون دلاست كه مي خواد عاشق كه شد پا روي دنيا بذاره دوست دارم يه دست از آسمان بياد ما دوتارا ببره از اينجا و اونور ابرا بذاره
  7. A

    مشاعرۀ سنّتی

    تو دلت بوسه ميخواد ، من ميدونم اما لبت سر هر جمله دلش ، ميخواد يه اما بذاره بي تو دنيا نمي ارزه ، تو با من باش وبذار همه دنيا منو هميشه تنها بذاره ------------------------------------------- سلام به همه دوستای عزيز بخصوص cute با اين آواتر معرکه ای که گذاشته
  8. A

    سيستم چيست ؟

    سيستم چيست ؟ (قسمت سوم) سيستم چيست ؟ (قسمت سوم) پيدايش تفکر سيستمی – قسمت سوم به طور کلی انواع سيستم ها رو از لحاظ ميزان پيچيدگی ساختار و رفتار و عملکرد اونا می شه به دسته ها و سطوح مختلف تقسيم بندی کرد. آقای Kenneth Boulding ، اقتصاددان شهير ، سلسله مراتبی رو برای طبقه بندی سيستم های...
  9. A

    نوشتن طرح های اقتصادی

    مطالعات امکانسنجی (قسمت اول) مطالعات امکانسنجی (قسمت اول) محتوای يک طرح امکانسنجی به طور کلی ، يه طرح مطالعه امکانسنجی ( feasibility study ) مطلوب ، بايد اجزای اصلی يک طرح صنعتی ، نحوه پياده و اجرا شدن اون و همچنين نتايج اجرای اون طرح صنعتی رو نشون بده. مطالعه امکانسنجی ، خودش يه هدف مستقل...
  10. A

    مشاعرۀ سنّتی

    اي همه خوبي ترا پس تو كرايي كرا اي گل در باغ ما پس تو كجايي كجا سوسن با صد زبان از تو نشانم نداد گفت رو از من مجو غير دعا و ثنا از كف تو اي قمر باغ دهان پرشكر وز كف تو بي خبر با همه برگ و نوا ---------------------------------------- بچه ها امروز خيلی حال کردم از همتون ممنونم و وقت به خير
  11. A

    مشاعرۀ سنّتی

    اي صوفيان عشق بدريد خرقها صد جامه ضرب كرد گل از لذت صبا كز يار دور ماند و گرفتار خار شد زين هر دو درد رست گل از امرأيتيا از غيب رو نمود صلايي زد و برفت كين راه كوتهست گرت نيست پا روا ---------------------------------------- پس بچرخ تا بچرخيم جناب هيتلر
  12. A

    مشاعرۀ سنّتی

    ديو شقا سرشته از لطف تو فرشته طغرای تو نبشته مر ملكت صفا را مطرب قدح رها كن زين گونه ناله ها كن جانا يكی بها كن آن جنس بی بها را ------------------------------------------------ بچه ها حالا که آقای هيتلر از خون زرناز گذشت منم يه خبر خوب دارم امتيازام فعال شد هورااااااااااااااااااااااا
  13. A

    مشاعرۀ سنّتی

    ياری اندر کس نميبينم ياران را چه شد ؟ دوستی کی آخر آمد دوستاران را چه شد ؟ --------------------------------------------- سلام دوست خوبم شرمنده دير متوجه شدم
  14. A

    مشاعرۀ سنّتی

    الا ای همنشين دل که يارانت برفت از ياد مرا روزی مباد آن دم که بی ياد تو بنشينم ---------------------------------------- آقا به خدا من بی تقصيرم همش تقصير اين زرنازه ميتونين تو کوره های آدم سوزی يا اتاق گاز درستش کنين
  15. A

    مشاعرۀ سنّتی

    ما ز ياران چشم ياری داشتيم خود غلط بود آنچه می پنداشتيم ---------------------------------------------- جناب هيتلر ما جرات نميکنيم به شما امتياز نديم ولی چه کنيم که اسلام (سيستم جديد سايت) دست ما رو بسته حلالمون کنيد (-;
  16. A

    مشاعرۀ سنّتی

    در هوس خيال او همچو خيال گشته ام وز سر رشک نام او نام رخ غمر برم اوست نشسته در نظر ، من به کجا نظر کنم ؟ اوست گرفته شهر دل ، من به کجا سفر برم ؟ ---------------------------------------------------- زرناز واقعا چشمت شوره ! امتيازام دوباره غير فعال شدن !!!
  17. A

    مشاعرۀ سنّتی

    مدامم مست ميدارد نسيم جعد گيسويت خرابم ميکند هر دم فريب چشم جادويت -------------------------------------------------- بچه ها امتيازام درست شد !
  18. A

    مشاعرۀ سنّتی

    تو رهروی ، تو رهايی ، تو جاده دانی چيست ؟ هزار فرسخ سنگين پياده دانی چيست ؟ ------------------------------------------- باران عزيز من واقعا دارم خجالت می کشم
  19. A

    مشاعرۀ سنّتی

    زاهد ار رندی حافظ نکند فهم چه شد ديو بگريزد از آن قوم که قرآن خوانند
  20. A

    مشاعرۀ سنّتی

    تو شهسوار ترينی ، تو چابكانه بتاز مجال حادثه تنگ است ، از اين كرانه بتاز
بالا