گفتگو
گفتگو
گاهي که دلم ميگيره ، يادتو بهونه گيره / دلمو ميدم به دريا ، تاکه يادتو بميره
اما اين دل که اسيره ، از غم و غصه ميگيره / يادتو بازم بهونه تاکه ياد تو نميره
نمي دونم تو چه کردي با دل درويش و سادم / که نميتونه رها شه ، ياد تو ازش جدا شه
هميشه بيادتم من ، توي هوشياري و مستي /...