نتایح جستجو

***گاهي سکوت بلندترين فريادهاست در پس يک کوچه پر از تنهايي !...

گفتگوهاي تنها... گفتگوهاي تنها... *** ميتوانم خاطرات را ناديده بگيرم اما هرگز فراموشم نخواهد شد روزگاري را که در برگه ي سرنوشت خويش نلم تو را رقم زدم .***

***همه ي زندگي رسيدن به خواسته ها نيست !... قسمتي از زندگي نرسيدن به آنچه مي خواهيست و گوشه اي هم رسيدن به آنچه نميخواهيست .***

***حکايت شگفتي است دوست داشتن . اگر دوستدار باشي وفادار ميماني اگر دوستدارت باشند بي وفا ميشوي چرايش را هيچ فيلسوفي تفسير نتواند کرد . شگفت دنياييست نه ؟! ...

اگر دنيايمان کوچک و دلهايمان بزرگ ميبود ! آرزوهاي کوچک ميداشتيم چون کودکان پاک و بي آلايش آنگاه هيچ خواسته و آرزويي به اي کاش نميرسيد .

***شنيدم که چون قوي زيبا بميرد /فريبنده زادوفريبا بميرد شب مرگ تنها نشيند به موجي /رودگوشه اي دوروتنهابميرد درآن گوشه چندان غزل خواندآن شب /که خود درميان غزلها بميرد گروهي برآنند که اين مرغ شيدا/ کجا عاشقي کرد ، آنجا بميرد من اين نکته گيرم که باورنکردم / نديدم که غويي به صحرابميرد چوروزي زآغوش...

فراق را به خاطر بسپار و درد دوري را ! تا اگر روزي به تکرار رسيدي براي ماندنش تلاش کني نه لذت بردنش !...

من رقص دختران هندي را بيشتر از نمازخواندن پدرومادرم دوست دارم ! چراکه اينان از روي ميل و علاقه ميرقصند اما آنان از روي ترس و عادت نماز ميخوانند . (شريعتي)

:biggrin:

گاه عشق زياد و ترس از شکست جرات را از شخص مي ربايد ، اگر احساس کردي شخصي دوستت ميدارد بدان يا اشتباه ميکني يا او بيش از آنچه تو ميپنداري دوستت دارد تنها بهانه اي ميخواهد براي طغيان عليه بي زباني . اما او را حقيز مپندار چون کسي که تورا ..... نميتواند حقير باشد .

تنهايي و فراق وا ميداردت تا در سختيها به سان سنگ زيرين آسياب بودن را تجربه کني . تا سر به زيروسخت و وسيع گردي ! آني پيروز خواهد شد در انتهاي مسير زندگي که سر به زير و سخت و وسيع بودن را بياموزد و باور کند .

در کوچه ی عشق چاره بجز دادن جان نیست !... یعنی که مجو در طلبش راه سلامت .

شکسته شاخه ی عمرم ، غریب پائیزم /بیا بهار ترانه ، تویی سرآغازم تمام بغض کبوتر شکسته در سازم / نشسته تیر صداقت به بال پروازم اگرچه صبح نگاهم شب غریبان شد / بخوان که در دل شبها سحربرافرازم درانتظارحضورت کویرتردیدم / بیا مسافرباران تو نور امیدم من از سپیده و باران ، من از توسرشارم/ اگرچه از شب...

اگر تنهاترین تنهایان باشم ! باز می گویم خدا هست . (آلفردهیچکاک)

تا وقتی قلب عریان کسی رو ندیدی ، بدن عریانت را نشانش نده . هیچگاه چشمانت را برای کسی که معنی نگاهت را نمی فهمد گریان مکن. قلبت را خالی نگاه دار و اگر روزی خواستی کسی را در آن جای دهی ، تلاش کن تنها یک نفر باشد . وبه او بگو ترا بیشتراز خودم و کمتر از پروردگار دوست میدارم زیرا به تو نیاز و به...

آهای سرنوشت !... اسباب بازیهایت بی جان نیستند ! ... آدمند ، کی شکنند ! آرامتر !!!

خاطرات تنهايي . . . خاطرات تنهايي . . . ***گاه که از غربت ايام دلم ميگيرد ، مرغ اميد من از شدت غم ميميرد ، دل به روياي خوش خاطره ها مي بندم باز هم خاطره ها دست مرا ميگيرد ***

کوچه هاي تنهايي . . . کوچه هاي تنهايي . . . درد ما تنهايي نيست ، درد ما کنار مان بودن کسي نيست و دردمان بي چتر بودن زير باران نيست ! درد ما درد نابودي پندار نيک نياکانمان است . دردما فراموشي آيين مهرورزيمان است چه اگر چنين نبود هيچ يک تنها در کوچه هاي روزگار نا اميدانه پرسه نميزديم و براي...

بخاطر کفش هاي پاره ام بود که به باران با آن همه عظمتش بدبين شدم . ((زنده ياد استاد حسين پناهي))

***در اين زمانه ي بي هياهوي لال پرست ، خوشا بحال کلاغ هاي قيروقال پرست . چگونه شرح دهم لحظه لحظه ي تنهايي خود را براي اين همه ناباور خيال پرست ! به شب نشيني خرچنگهاي مرداب پرست ، چگونه رقص کند ماهي زلال پرست ! هنوزم زنده ام و زنده بودنم خاري است به تنگ چشمي مردم مرده پرست . ***