نتایح جستجو

  1. siyavash51

    مشاعره با شعر سعدی

    تو همچون گل ز خندیدن لبت باهم نمی آید روا داری که من بلبل چو بوتیمار بنشینم
  2. siyavash51

    مشاعره با شعر سعدی

    درود بر دوستان تو گمان مبر که سعدی ز جفا ملول گردد که گرش تو بی جنایت بکشی جفا نباشد
  3. siyavash51

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    درود بر مدلر عزیز به نشانی که گذاشته بودی رفتم و به بیتی رسیدم که هزاران آفرین گفتم ! هم به تو و هم به دوستی که این کارگاه شعر را می چرخاند ... البته من انتظار چنین بیت و فراتر از آن را از شما دارم چرا که از برخی نشانه ها می توان دریافت که پایه ی صاحب سخن چگونه است . بیت به لحاظ وزن تندرست و در...
  4. siyavash51

    یه بیت به انتهای شعر اضافه کن

    با پوزش بسیار... من از خطوط نگاهت نشانه ای دیدم که تا قیام قیامت دمی نیاسایم اگر به خون من آن غنچه می شود خندان بگو چگونه بگویم که : من نمی آیم ؟!
  5. siyavash51

    عید

    همی یادم آید ز عهد صغر که عیدی برون آمدم با پدر به بازیچه مشغول مردم شدم در آشوب خلق از پدر گم شدم برآوردم از بی قراری خروش پدر ناگهانم بمالید گوش که ای شوخ چشم آخرت چندبار بگفتم که دستم ز دامن مدار به تنها نداند شدن طفل خرد که مشکل توان راه نادیده برد تو هم طفل راهی به سعی ای فقیر...
  6. siyavash51

    مشاعره با شعر سعدی

    تو هیچ عهد نبستی که عاقبت نشکستی مرا برآتش عشقت نشاندی و ننشستی
  7. siyavash51

    عید

    شنیدم که وقتی سحرگاه عید ز گرماوه آمد برون بایزید یکی طشت خاکسترش بی حبر فرو ریختند از سرایی به سر همی گفت شولیده دستار و موی کف دست شکرانه مالان به روی که ای نفس من در خور آتشم ! به خاکستری روی درهم کشم ؟ بوستان سعدی
  8. siyavash51

    عید

    حافظ منشین بی می و معشوق زمانی کایام گل و یاسمن و عید صیامست
  9. siyavash51

    مشاعره با شعر سعدی

    آب حیوان نتوان گفت که در عالم هست گر چنانست که در چاه زنخدان تو نیست:gol:
  10. siyavash51

    مشاعره با شعر سعدی

    سعدی سعدی توکجا نالی ازین خار که در پای منست یا چه غم داری از این درد که بر جان تو نیست سعدی از بند تو هرگز به در آید ؟ هیهات ! زآنکه حیف است برآن کس که به زندان تو نیست :gol:
  11. siyavash51

    درود بر مریم نازنین عیدتان فرخباد و همیشه ی روزگار پایدار . سپاس از مهربانی تان در مشاعره با...

    درود بر مریم نازنین عیدتان فرخباد و همیشه ی روزگار پایدار . سپاس از مهربانی تان در مشاعره با شعر سعدی ...
  12. siyavash51

    درود دوست نازنینم آره !!! ممنونم شما که پیش از من یافتید و حسابی هم به زحمت افتادید ! سپاسگزارم

    درود دوست نازنینم آره !!! ممنونم شما که پیش از من یافتید و حسابی هم به زحمت افتادید ! سپاسگزارم
  13. siyavash51

    مشاعره با شعر سعدی

    یوسف به بندگیت کمر بسته برمیان بودش یقین که ملک ملاحت از آن توست گفتند میهمانی عشاق می کنی سعدی به بوسه ای ز لبت میهمان توست
  14. siyavash51

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    دلی که عاشق و صابر بود مگر سنگست ز عشق تا به صبوری هزار فرسنگست برادران طریقت نصیحتم مکنید که توبه در ره عشق آبگینه بر سنگست ملامت از دل سعدی فرو نشوید عشق سیاهی از حبشی چون رود که خودرنگست
  15. siyavash51

    مشاعره با شعر سعدی

    تو به هرجا که فرود آمدی و خیمه زدی کس دیگر نتواند که بگیرد جایت سلامی غرق شرجی
  16. siyavash51

    مناظره(گفتگو با اشعار)

    ز دوردست امیدم کمی نمی کاهی عیار فاصله ها را شکسته می خواهی همیشه خاطره هایت نیاز پروازند به آسمان خیالت نمی برم راهی بیا به بام نسیم و جهان معطر کن بخوان ترانه ی مهرت به گوش من گاهی صدای زنگی زهره در آسمان پیچید به موی بسته نگارت نمی زنی راهی ؟ شود که زخمه ی زخمی به عود دل بزنی ز...
  17. siyavash51

    مناظره(گفتگو با اشعار)

    در خمارستان خاموشان خروش می کجاست ازجدایی فتنه ها برخاست شور نی کجاست شوکت جمشید در آفاق ملک کی کجاست «آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد» حسین مهرآذین
  18. siyavash51

    مناظره(گفتگو با اشعار)

    ای که مهجوری عشاق روا می داری عاشقان را ز بر خویش جدا می داری تشنه ی بادیه را هم به زلالی دریاب به امیدی که در این ره به خدا می داری ساغر ما که حریفان دگر می نوشند ما تحمل نکنیم ار تو روا می داری
  19. siyavash51

    مشاعره با شعر سعدی

    لایق سعدی نبود این خرقه ی تقوا و زهد ساقیا جامی بده وین جامه از سر برکنش
  20. siyavash51

    مشاعره با شعر سعدی

    دیده ام می جست گفتندم نبینی روی دوست عاقبت معلوم کردم کاندرو سیماب داشت
بالا