نتایح جستجو

آسمان مال تو باشد .ماه و خورشيد هم براي تو. اما ستاره ها...!آنها را هم به تو مي‌بخشم.من فقط ستاره ي تورا مي‌خواهم...

آمده بودم تنهاييم را با تو تقسيم کنم ...آنوقت بود که براي هميشه تنها شدم و فهميدم تنهايي من تا چه اندازه بزرگ است!

لبش مي‌بوسم و در ميکشم مي بآب زندگاني برده ام پي

ميان ماندن و رفتن حکايتي کرديم که آشکارا در پرده ي کنايت رفت. مجال ما همه اين تنگ مايه بودو دريغ که مايه خود همه در وجه اين حکايت رفت.

يا تو را من وفا بياموزم يا من از تو جفا بياموزم تو ز من صبر و من ز تو شوخي يا بياموز يا بياموزم خاک پاي تو را بدست آرم تا ازو کيميا بياموزم

آن کس که ز شهر آشنايي است داند که متاع ما کجايي است

تو مرا مي پايي که مبادا دل خود را به تو تحميل کنم و من اما گاهي همچنان خيره به تو مي‌نگرم تا شايد حرف احساس دلم را از نگاهم خواني و به من فرصت پرواز دهي

دلم جز مهر مهرويان طريقي برنميگيرد ز هر در مي‌دهم پندش وليکن در نميگيرد