نتایح جستجو

  1. baran92

    بدي كرديم و خوبي يادمان رفت ز دل ها لاي روبي يادمان رفت به ويلاي شمالي خو گرفتيم شهيدان جنوبي...

    بدي كرديم و خوبي يادمان رفت ز دل ها لاي روبي يادمان رفت به ويلاي شمالي خو گرفتيم شهيدان جنوبي يادمان رفت......!!!![/SIZE]
  2. baran92

    پوستر شهدا

    بدي كرديم و خوبي يادمان رفت ز دل ها لاي روبي يادمان رفت به ويلاي شمالي خو گرفتيم شهيدان جنوبي يادمان رفت......!!!!
  3. baran92

    دل نامه یا نامه دل

    شبیه برگ پاییزی پس از تو قسمت بادم خداحافظ ولی هرگز نخواهی رفت ازیادمخداحافظ واین یعنی در اندوه تو میمرمدر این تنهایی مطلق که می بندد به زنجیرموبی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آردوبرف نا امیدی ب سرم یکریز می باردچگونه بگذرم از عشق و از دلبستگی هایم؟چگونه می روی با اینکه می بینی چه تنهایم؟خداحافظ...
  4. baran92

    دل نامه یا نامه دل

    من پذیرفتم که عشق افسانه نیست این دل درداشنا دیوانه نیست میروم شاید فراموشت کنم با فراموشی هم اغوشت کنم میروم از رفتن من شاد باش از عذاب دیدنم ازاد باش گرچه تو تنهاتر از ما میروی ارزو دارم ولی عاشق شوی ارزو دارم بفهمی درد را تلخی برخوردهای سرد را میرسد روزی که بی من لحظه ها را سر کنی...
  5. baran92

    دل نامه یا نامه دل

    دیگر دل نخواهم بست دوست نخواهم داشت دیگر احساس را از هیچکس تمنا نخواهم کرد گرچه محتاج احساسم ، گرچه محتاج تسکینم سهم من ازعشق آنکس که امید محبت داشتم سراسر اشک و دلتنگیست دیگر چه انتظار عشق ورزیدن از آنکس که ژرف نگاهم را نمی فهمد تنهایم گذاشت آنگه که نیازمند احساس بودم دستانم را نفشرد...
  6. baran92

    دل نامه یا نامه دل

    در تاکسی خودت را به خواب زدی تا سر هر پیچ وزنت را بیندازی روی من وقتی زنی موقع زایمان فریاد کشید حتی در فیلم تو بلند گفتی:"زهرمار!" در خیابان دعوایت شد و تمام ناسزاهایت، فحش خواهر و مادر بود در پارک، به خاطر بودن تو نتوانستم پاهایم را دراز کنم نتوانستم به استادیوم بیایم، چون تو...
  7. baran92

    دل نامه یا نامه دل

    نگاهم را بخوان...می دانم!به دلم افتاده...من را ، از هر طرفکه بخوانی ام! نامم بن بستیس، بر دیواری بلند من ، سالهاستدل بسته ام به طنابی،که هروز لباس عشق، نم چشمانشخیس میکند!و بر حیات خانه ی ، حیاط زندگی اش پهنمی کند!به فال نیک گیرم...برایـم، به دروغپایت را میکشیوسط ، تمام بازی های...
  8. baran92

    بزرگترین شاخ....

    ديگه كلا همه چيش گاوي شد!!! شاخهاشم بد جوري گاوي شده!!!! ولي خودمونيم خيلي گناه داره.... اين آخرش ميميره....
  9. baran92

    سلام.........

    سلام.........
  10. baran92

    بهترين جمله اي که تا حالا شنيدي رو بنويس!!

    هیچ وقت برای به دست اوردن کسی که تفاوتت را با دیگران نمی فهمد, تلاش نکن!!!!
  11. baran92

    دعا برای سلامتی یک مادر

    أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ
  12. baran92

    خدایا ... خسته ام آغوش میخواهم نه مرد نه زن به زمین نمی آیی...؟

    خدایا ... خسته ام آغوش میخواهم نه مرد نه زن به زمین نمی آیی...؟
  13. baran92

    به تو می اندیشم!

    هیس . . . حواس تنهایی ام را با خاطرات باتو بودن پرت کرده ام بگو کسی حرفی نزند بگذار لحظه ای آرام بگیرم . . .
  14. baran92

    به تو می اندیشم!

    تقصیر تو نبود ! خودم نخواستم چراغ قدیمی خاطره ها خاموش شود ! خودم شعرهای شبانه اشک را فراموش نکردم ! خودم کنار آرزوی آمدنت اردو زدم ! حالا نه گریه های من دینی بر گردن تو دارند ، نه تو چیزی بدهکار دلتنگی این همه ترانه ای . . .
  15. baran92

    یادداشت کن !

    تومیگویی من میشنومتومیخندیمن میخندمتو ناراحتیمن ناراحتماما میخندممیخواهم فراموش کنی غمت رامن ناراحتماما بازهم میخندمنمیخواهم توراناراحت ببینمفقط بعدازسالهاسنگینی این ناراحتیکمی ازموهایم را سفید و کمی ازگوشه چشمم را خط خطی کرده استولی بازمیخندمنمیخواهم ناراحتیت را ببینم
  16. baran92

    یادداشت کن !

    دلم گرفته ... دلم عجیب گرفته است و هیچ چیز، نه این دقایق خوشبو، که روی شاخه ی نارنج می شود خاموش ، نه این صداقت حرفی ، که در سکوت میان دو برگ این گل شب بوست نه ...هیچ چیز مرا ازهجوم خالی اطراف نمی رهاند و فکر می کنم که این ترنم موزون حزن تا به ابـــــد شنیده خواهد شد . " سهراب سپهری "
  17. baran92

    me too!;)

    me too!;)
  18. baran92

    گریه کن ای دل..........

    از این تکرار ساعتها از این بیهوده بودنها از این بی تاب ماندنها از این تردیدها نیرنگها شکها خیانتها از این رنگین کمان سرد آدمها و از این مرگ باورها و رویاها پریشانم … دلم پرواز میخواهد !
  19. baran92

    گریه کن ای دل..........

    انگشتانم را فرو می برم در چشمانم … این سد اگر فرو بریزد ، دنیا را آب خواهد برد... . این روزها زیادی ساکت شده ام ؛ حرفهایم نمی دانم چرا به جای گلو از چشمهایم بیرون می آیند ! بعضی از اشیا حس دارند … گریه می کنند … مثل بالش من … هرشب غرق اشک است ! .
  20. baran92

    کوچه های تنهایی

    هیس ....حواس تنهایی ام رابا خاطرات خوب با تو بودن پرت کرده ام....بگو کسی حرفی نزند....بگذار ...لحظه ای آرام بگیرم...........
بالا