درون چشمهایم خواهشی برپاست نگاهی کن مرا یک لحظه دریاب سکوت ومهرلبهایم نه ازشرم است درون چشمهایم خواهشی برپاست دلم را به دریا می زنم دلم را می کنم دریا درونت غرق خواهم شدخواهم گفت باتو.... نگاهم را نگاهی کن نگاهت سردوخاموش است باکی نیست من انرا تاابدتابی نهایت دوست خواهم داشت.