نتایح جستجو

:gol::gol::gol::gol: اون شب هم مثل خیلی از شبها یه گوشه غمگین و تنها نشسته بود!دلم رو میگم.دلی که همیشه دوست داشت همه شاد باشن اون شب خیلی غمگین بود.گوشه دنجی پیدا کرده بود تا آروم آروم آسمون دلش بباره تا شاید ...زیر لب یه چیزی زمزمه میکرد!انگار داشت کسی رو صدا میزد!توی اون سکوت،توی اون تنهایی...

نظر و امتیاز یادتون نره

روزي شخصي كه شاهد خروج پروانه اي از پيله اش بود منفذ كوچكي رادر پيله ديد كهپروانه تلاش مي كند از آن خارج شود وعليرغم سعي وكوشش فراوان نمي تواند از پيلهخارج شود . شخصي كه جدال پروانه را براي خروج ميديد تصميم گرفت براي كمك به پروانهبا قيچي منفذ پيله راباز كند تا شاپرك راحت وآسان از آن خارج...

بحریست بحر عشق که هیچش کناره نیست آنجا جز آنکه جان جان بسپارند چاره نیست

دوش رفتم به در میکده خواب آلوده جامه تر دامن و سجاده شراب آلوده:gol: :gol:

شبی پرسیدمش با بی قراری به غیر از من کسی را دوست داری ؟ دو چشمش از خجالت در هم افتاد میان گریه هایش گفت آری

:gol: :gol: :heart: من ترک عشق و شاهد و ساغر نمی نمی کنم صد بار توبه کردم و دیگر نمی کنم باغ بهشت و سایه ی طوبی و قصر حور با خاک کوی دوست برابر نمی نمی کنم

:gol: :gol: :gol: هوا خواه تو ام جانا و می دانم که می دانی که هم نادیده می بینی و هم ننوشته می خوانی:gol: :gol: :gol:

اگرچه مستی عشقم خراب کرد ولیاساس هستی من زان خراب آبادست

:gol: :gol: ما بی غمان مست دل از دست داده ایم همراز عشق و هم نفس جام و باده ایم ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده ای ما آن شقایقیم که باداغ زاده ایم:gol: :gol:

مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم:gol: :gol: :gol: :heart:

یارم چو قدح به دست گیرد بازار بتان شکست گیرد در بحر فتاده ام چو ماهی تا یار مرا به شصت گیرد

ترسم که اشک در غم ما پرده در شود وین راز سر به مهر به عالم خبر شود گویند سنگ لعل شود در مقام صبر اری شود و لیک به خون جگر شود

چه جوری می تونم تو این قسمت عکس قرار بدم؟

عکس عکس http://w13.easy-share.com/1045466/del_4zdx6nwdar4op5m3

یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه ی کیست جان ما سوخت بپرسید که جانانه ی کیست:gol: :gol: :gol:

دلا چو پیر شدی حسن و نازکی مفروش که این معامله در عالم شباب رود

:gol: :gol: :gol: الا ای اهوی وحشی کجایی مرا با توست چندین اشنایی دو تنها و دو سرگردان دو بی کس دد و دامت کمین از پیش و از پس:gol: :gol: :gol:

:gol: :gol: :gol: دلم رمیده شد و غافلم من درویش که ان شکاری سر گشته را چه امد پیش چو بید بر سر ایمان خویش می لرزم که دل به دست کمان ابروییست کافر کیش:gol: :gol: :gol:

تویی که بر سر خوبان عالمی چون تاج سزاست گر همه دلبران دهندت باج:heart: :gol: :heart: :gol: