You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser.
-
دل بر ما شدست دلبر ما
گل ما بیحدست و شکر ما
-
تو را که عشق نداری تو را رواست بخسب
برو که عشق و غم او نصیب ماست بخسب
-
ای که به هنگام درد راحت جانی مرا
وی که به تلخی فقر گنج روانی مرا
-
تا فسرده نشوی همچو جماد
هم در آن آتش بگداز میا
-
مقبلترین و نیک پی در برج زهره کیست نی
زیرا نهد لب بر لبت تا از تو آموزد نوا
-
ماییم مست و سرگران فارغ ز کار دیگران
عالم اگر برهم رود عشق تو را بادا بقا
-
آمد دوش مه که تا سجده برد به پیش تو
غیرت عاشقان تو نعره زنان که رو میا
-
ای که تو ماه آسمان ماه کجا و تو کجا
در رخ مه کجا بود این کر و فر و کبریا
-
تو بدنامی عاشق را منه با خواری دونان
که هست اندر قفای او ز شاه عشق رایتها
-
ای وصالت یک زمان بوده فراقت سالها
ای به زودی بار کرده بر شتر احمالها
-
ز بهر غیرت آموخت آدم اسما را
ببافت جامع کل پردههای اجزا را
-
شمس
شمس
تیغ زدی بر سرم ای آفتاب
تا شدم از تیغ تو من گرم پشت
-
تو مردی و نظرت در جهان جان نگریست
چو باز زنده شدی زین سپس بدانی زیست
-
تا کی کنار گیری معشوق مرده را
جان را کنار گیر که او را کنار نیست
-
تشنه بر لب جو بین که چه در خواب شدست
بر سر گنج گدا بین که چه پرتاب شدست
-
تا نلغزی که ز خون راه پس و پیشترست
آدمی دزد ز زردزد کنون بیشترست
-
منگر رنج و بلا را بنگر عشق و ولا را
منگر جور و جفا را بنگر صد نگران را
-
شاها بکش قطار که شهوار میکشی
دامان ما گرفته به گلزار میکشی
-
دل چو طوطی بود و جور دلارام شکر
طوطیی دید کسی کو ز شکر بگریزد
-
ننگ عالم شدن از بهر تو ننگی نبود
با دل مرده دلان حاجت جنگی نبود