نخیر حامد حرف الکی نمیزنه، حتما یه چیزی هست دیگه، زود تند سریع اعتراف کن.
آخ جون چه قشنگ، خب حالا دختره میره پیش پیرجو التماس میکنه و آخرش شهرامم از سنگسار نجات پیدا میکنه و زن میگیره و خوشبخت میشه و بچه دار میشه و بچش انتقام شهرامو از دشمناش میگیره. چه قشنگ....هورا هورا دوتا عروسی داریم، هم...