نتایح جستجو

  1. M

    ببخشید منظورم هراز بود ولی می خواستم در کوتاه ترین حالت بیشترین پیام برسونم

    ببخشید منظورم هراز بود ولی می خواستم در کوتاه ترین حالت بیشترین پیام برسونم
  2. M

    غزل و قصیده

    شعري از من شعري از من يک شب آخر در ميان کوي ما پيدا شوي عشق چندین ساله را در یک نظر رسوا شوی خرگه خار از جگر برداری ام آن عاقبت جامه ی تن بردری چون نوگلی زیبا شوی یک شبی خواب آوری بر چشم بیمار ترم وندر آن شبگاه شیرین در سرم رویا شوی خانه را بت خانه گردانی مرا هم بت پرست چون بلای جان سر هر...
  3. M

    رباعی و دو بیتی

    رباعي از خيام رباعي از خيام :gol:برخیز ز خواب تا شرابی بخوریم زان پیش که از زمانه تابی بخوریم کاین چرخ ستیزه روی ناگه روزی چندان ندهد زمان که آبی بخوریم:gol:
  4. M

    رباعی و دو بیتی

    رباعي از خيام رباعي از خيام ای کاش که جای آرمیدن بودی یا این ره دور را رسیدن بودی کاش از پی صد هزار سال از دل خاک چون سبزه امید بر دمیدن بودی
  5. M

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    شعري از من شعري از من يک شب آخر در ميان کوي ما پيدا شوي عشق چندین ساله را در یک نظر رسوا شوی خرگه خار از جگر برداری ام آن عاقبت جامه ی تن بردری چون نوگلی زیبا شوی یک شبی خواب آوری بر چشم بیمار ترم وندر آن شبگاه شیرین در سرم رویا شوی خانه را بت خانه گردانی مرا هم بت پرست چون بلای جان سر هر...
  6. M

    رباعی و دو بیتی

    رباعی از خودم رباعی از خودم هر کس که در این سرای هستی بگرفت شوری بنهاد و جام مستی بگرفت آخر ز فلک به خاک غلطید کزان تا آخر روزگار پستی بگرفت خوشدل:gol: دیشب:gol:
  7. M

    رباعی و دو بیتی

    دو بیت از من دو بیت از من شبی شمعی شرابی آتشین خورد قسم بر قتل شب پرها به کین خورد ز بس پروانه کشت اما ندانست که از تیغ خود آخر بر زمین خورد :gol:خوشدل بهار 87:gol:
  8. M

    رباعی و دو بیتی

    رباعی از خیام رباعی از خیام دانی که تو از روح جدا خواهی رفت در پرده ی اسرار فنا خواهی رفت می نوش ندانی ز کجا آمده ای خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت:heart:
  9. M

    آموزه های علی

    سخنی از امام علی سخنی از امام علی :gol:امام در اولین روز های حکومت فرمودند: ای مردم وقتی وارد این حکومت می شوم جز چند دیناری ندارم. روزی که از این حکومت خواهم رفت اگر ذره ای بیش از این داشتم یقین داشته باشید به شما خیانت کردم:gol:
  10. M

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    تقدیم به امام عصر (عج) تقدیم به امام عصر (عج) عمری به انتظار تو شب را سر کنم شاید که آخر این شب فرقت به سر کنم در این هجوم و غارت شیطان روزگار کی غیر دامنت به پناهی دگر کنم یارا قسم به مادر پهلو شکسته ات دستم بگیر کز سر دنیا سفر کنم وقتی به سر هوای تو ای نازنین بود چون می توان که به غیری نظر...
  11. M

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    شعری ناقابل برای دوستان عزیز من شعری ناقابل برای دوستان عزیز من ک ذره آرزو و امیدم سراب شد از سیل دیده کاخ وصالت خراب شد هر صبح و شب نشستم و طرحی ز نو زدم وای از نقوش چهره که نقشی بر آب شد رفت آن وصال دوستانم از این بوستان وایم که سوخت منقل و هم این کباب شد پیری کجا که عمر نخواهم بدون یار...
  12. M

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    هدیه ای از خوشدل برای دوستان هدیه ای از خوشدل برای دوستان صبحم آمد به بر کودک تنهایی من کاشم این شب نرود این شب رویایی من جام می دست به دست آمد و دستم برسید به تحیر بنشستند از آن عاشق شیدایی من شور و غوغای برآمد ز شبستان به جهان چو درون شد ز درش آن گل زیبایی من جام می ها بشکستند...
  13. M

    غزل و قصیده

    شعری دیگر از فروغی بسطامی شعری دیگر از فروغی بسطامی یک شب آخر دامن آه سحر خواهم گرفت داد خود را زان مه بیدادگر خواهم گرفت چشم گریان را به توفان بلا خواهم سپرد نوک مژگان را به خونآب جگر خواهم گرفت نعره‌ها خواهم زد و در بحر و بر خواهم فتاد شعله‌ها خواهم شد و...
  14. M

    غزل و قصیده

    شعری از فروغی بسطامی شعری از فروغی بسطامی کی رفته ای زدل که تمنا کنم تورا کی بوده ای نهفته که پیدا کنم تورا غیبت نکرده ای که شوم طالب حضور پنهان نگشته ای که هویدا کنم تورا با صد هزار جلوه برون آمدی که من...
  15. M

    غزل و قصیده

    تقدیم به امام عصر (عج) تقدیم به امام عصر (عج) عمری به انتظار تو شب را سر کنم شاید که آخر این شب فرقت به سر کنم در این هجوم و غارت شیطان روزگار کی غیر دامنت به پناهی دگر کنم یارا قسم به مادر پهلو شکسته ات دستم بگیر کز سر دنیا سفر کنم وقتی به سر هوای تو ای نازنین بود چون می توان که به غیری نظر...
  16. M

    غزل و قصیده

    شعری ناقابل برای دوستان عزیز من شعری ناقابل برای دوستان عزیز من یک ذره آرزو و امیدم سراب شد از سیل دیده کاخ وصالت خراب شد هر صبح و شب نشستم و طرحی ز نو زدم وای از نقوش چهره که نقشی بر آب شد رفت آن وصال دوستانم از این بوستان وایم که سوخت منقل و هم این کباب شد پیری کجا که عمر نخواهم بدون یار...
  17. M

    جناب باران بهاری از لطف شما در حق خودم بسیار سپاسگذارم و خوشحالم خودم را در بین شعر دوستانی چون...

    جناب باران بهاری از لطف شما در حق خودم بسیار سپاسگذارم و خوشحالم خودم را در بین شعر دوستانی چون شما می بینم. هرگز فکر نمی کردم کسی از شعرم خوشش بیاید و همین نظر مساعد شما برای من بسیار ارزشمند است. از این به بعد سعی می کنم شعر های جدیدی را وارد کنم اما به دلیل اینکه این شعر را باید خودم بگویم و...
  18. M

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    غزلی از خودم غزلی از خودم ای باد سحر چه بوی ناب آمده ای معمار دلی پی خراب آمده ای ای بلبل خوش نوا به شادی گذران در پنجه ی کوچکت عقاب آمده ای گفتم تو دری بزن به امید عتاب اندر عجبم چه خوش جواب آمده ای امید دلم فنا که بینم تو و لیک خوش گو که چگونه با شتاب آمده ای؟ گفتم که سراب...
  19. M

    غزل و قصیده

    یک غزل از خودم یک غزل از خودم ای باد سحر چه بوی ناب آمده ای معمار دلی پی خراب آمده ای ای بلبل خوش نوا به شادی گذران در پنجه ی کوچکت عقاب آمده ای گفتم تو دری بزن به امید عتاب اندر عجبم چه خوش جواب آمده ای امید دلم فنا که بینم تو و لیک خوش گو که چگونه با شتاب آمده ای؟ گفتم که...
  20. M

    اشعار و نوشته هایِ طنز‍😀

    از شهریار از شهریار الا ای داور دانا تو میدانی که ایرانی چه محنتها کشید از دست این تهران و تهرانی چه طرفی بست ازین جمعیت ایران جز پریشانی چه داند رهبری سرگشته ای صحرای نادانی چرا مردی کند دعوی کسی کو کمتر است از زن الا تهرانیا انصاف میکن خر توئی یا من تو ای بیمار نادانی چه هذیان و هدر گفتی...
بالا