والا ما بار اول كه رد شديم .گفت بيا پارك كن من اينقدر استرس داشتم يه پارك دوبلي كردم كه دوتا خاور بين ماشين ما و جلويي مي تونستن پارك كنن
مثل بچه كوچيكا رو كردم به افسر گفتم افرين!من رو قبول كنين:Dگفت نميشه رضا جان (نميشه رو هم كش ميداد)
بار دوم گفت بيا پارك پل بزن ماتا سوار شديم كمربند رو...