قسمت 19
جلوی در بیمارستان تاکسی سوار گرفتم و کنار ماشین رامین پیاده شدم.رامین وقتی مرا دید که از تاکسی پیاده شدم عصبانی شد.داخل ماشین رفتم و سلام کردم.
با خشم گفت:این چه مسخره بازی است که در آوردی؟اگه چیز مهمی هست بگو تا من هم بدانم.چرا قایم موشک بازی میکنی؟
گفتم:آخه دوست ندارم کسی چیزی بدونه تا...