نتایح جستجو

ز دست دیده و دل هر دو فریاد /که هر چه دیده بیند دل کند یاد بسازم خنجری نیشش ز فولاد / زنم بر دیده تا دل گردد ازاد

دلی دیرم خریدار محبت/ کزو گرم است بازار محبت لباسی بافتم بر قامت دل/ ز پود محنت و تار محبت مهندس شعری که نوشتید از کدام شاعر است؟

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند/ گل ادم بسرشتند و به پیمانه زدند

بسی زیبا و پر مفهوم هستند. با تشکر فراوان از اشعار زیبایتان

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد/ عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد

ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند/ تا تو نانی به کف اری و به غفلت نخوری ای شیخ این اشعاری که بیان میدارید از کدام شاعر است؟

دیشب گله زلفش با باد همی کردم/ گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی

تیغ بران گر به دستت داد چرخ روزگار/ هرچه میخواهی ببر اما مبر نان کسی

ای عشق همه بهانه از توست/ من خامشم این ترانه از توست

ای همه هستی ز تو پیدا شده/ خاک ضعیف از تو توانا شده

نه شیخ ندانم که چیست. ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز/ کز سر صدق می کند شب همه شب دعای تو

ان تلخ وش که صوفی ام الخبائث اش خواند/ اشهی لنا و اهلی من قبله العذارا

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی/ دل بی تو به جان امد وقت است که باز ایی

ارامش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا

اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم/ جواب تلخ میزیبد لب لعل شکر خا را

نصایح شما را به گوش جان نیوش می کنیم یا شیخ اگر ان ترک شیرازی به دست ارد دل ما را/ به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

ای که از کوچه معشوقه ما می گذری برحذر باش که سر می شکند دیوارش

چه حال و هوای غمگینی داره این شعر :(

شبی از شبها تو مرا گفتی شب باش من که شب بودم و شب هستم و شب خواهم بود شب شب گشتم به امیدی که تو فانوس نظرگاه شب من باشی