اينو هموني كه خودش ميدونه معرفت به خرج بده نخونه:cry:
از شيراز با شلوار نو راهي تهران شدم برم پادگانمون
ميدان رسالت كه سوار تاكسي شدم منتظر بوديم كه 2 نفر ديگه بيان و تكميل بشيم بريم يه دفعه يه خانوم اومد سوار بشه من خودمو كشونمدم اونورتر كه خانمه بشينه چشتون روز بد نبينه شلوارم از جناح خشتك به...