نتایح جستجو

  1. ب

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود صبح بلند شی ببینی که دیگه دوستش نداری خیلی سخته که نباشه هیچ جایی برای آشتی بی وفا شه اونی که جونتو واسش گذاشتی خیلی سخته اون کسی که اومد و کردت دیوونه هوسش وقتی تموم شد بره و پیشت نمونه خیلی سخته که عزیزی یه شب عازم سفر شه تازه فردای همون روز از دوست عاشقش با...
  2. ب

    ممنون بابت شعر زیباتون آقا مسعود شما دوست عزیزیی هستید بازم ممنون

    ممنون بابت شعر زیباتون آقا مسعود شما دوست عزیزیی هستید بازم ممنون
  3. ب

    [IMG]

    [IMG]
  4. ب

    [IMG]

    [IMG]
  5. ب

    [IMG]

    [IMG]
  6. ب

    [IMG]

    [IMG]
  7. ب

    ممنون دوست خوبم شمالطف داری خیلیییییییی

    ممنون دوست خوبم شمالطف داری خیلیییییییی
  8. ب

    سلام خوبی؟مرسی دوست عزیزم.

    سلام خوبی؟مرسی دوست عزیزم.
  9. ب

    [IMG]

    [IMG]
  10. ب

    3 اردیبهشت روز معمار بر شما معمار گرامی مبارک.

    3 اردیبهشت روز معمار بر شما معمار گرامی مبارک.
  11. ب

    غم نا امیدی من مگر آن نفس بدانی که برون روی ز باغی و گلی نچیده باشی

    غم نا امیدی من مگر آن نفس بدانی که برون روی ز باغی و گلی نچیده باشی
  12. ب

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    بر مستى من,حد سزاوار زدند با شك و يقين تهمت بسيار زدند حلاج شدم ولى به كفرم سوگند دلتنگ تو بودم كه مرا دار زدند.
  13. ب

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    هوان را هر نفس از تيرها فريادهاست ليك صحرا پر ز بانگ خنده صيادهاست گل بغارت رفت و چشم باغبان در خون نشست بسكه از جور خزان بر باغها بيدادهاست غنچه ها بر باد رفت و نغمه ها خاموش شد هر پر بلبل كه بيني نقشي از آن يادهاست باغبان از داغ گل در خاك شد اما هنوز هاي هاي زاريش در هوي هوي...
  14. ب

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    ای صبا با تو چه گفتند که خاموش شدی چه شرابی به تو دادن که مدهوش شدی تو که آتشکدهء عشق و محبت بودی چه بلا رفت که خاکستر و خاموش شدی به چه دستی زدی آن ساز شبانگاهی را که خود از رقت آن بیخود و بیهوش شدی تو به صد نغمه٬زبان بودی و دلها همه گوش چه شنفتی که زبان بستی و خود گوش شدی خلق را...
  15. ب

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    شاهد مرگ غم انگیز بهارم چه کنم ابر دلتنگم اگر زار نبارم چه کنم نیست از هیچ طرف راه برون شد ز شبم زلف افشان تو گردیده حصارم چه کنم از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند سخت دلبسته ی این ایل و تبارم چه کنم من کزین فاصله غارت شده ی چشم تو ام چون به دیدار تو افتد سرو کارم چه کنم یک به یک با مژه هایت دل...
  16. ب

    [IMG]

    [IMG]
  17. ب

    [IMG]

    [IMG]
  18. ب

    [IMG]

    [IMG]
  19. ب

    [IMG]

    [IMG]
  20. ب

    [IMG]

    [IMG]
بالا