نتایح جستجو

  1. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
  2. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند
  3. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    حافظ حافظ ترسم این قوم که بر دردکشان می​خندند در سر کار خرابات کنند ایمان را
  4. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    یا رب اندر کنف سایه آن سرو بلند گر من سوخته یک دم بنشینم چه شود
  5. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    او به خونم تشنه و من بر لبش تا چون شود کام بستانم از او یا داد بستاند ز من
  6. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل کجا دانند حال ما سبکباران ساحل​ها
  7. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    دلم رفت و ندیدم روی دلدار فغان از این تطاول آه از این زجر
  8. gh_engineer

    رباعی و دو بیتی

    دل را به جهان های دگر کوچ دهید به اوج نهان های دگر کوچ دهید ای عقربه ها دوباره برگردید و ما را به زمان های دگر کوچ دهید
  9. gh_engineer

    رباعی و دو بیتی

    بی نور تو روز در محاق افتاده است بین شب و ماه افتراق افتاده است چشمان تو چون حادثه‌ي صاعقه ای در زندگی شب اتفاق افتاده است!
  10. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    معشوق چون نقاب ز رخ در نمی​کشد هر کس حکایتی به تصور چرا کنند
  11. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    مرا رواست که دعوی کنم به صدق ارادت که هیچ در همه عالم به دوست برنگزیدم
  12. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    میان خلق ندیدی که چون دویدمت از پی زهی خجالت مردم چرا به سر ندویدم
  13. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    مرا به هیچ بدادی خلاف شرط محبت هنوز با همه عیبت به جان و دل بخریدم
  14. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    تو را ببینم و خواهم که خاک پای تو باشم مرا ببینی و چون باد بگذری که ندیدم
  15. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    در کعبه کوی تو هر آن کس که بیاید از قبله ابروی تو در عین نماز است
  16. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    تشنگانت به لب ای چشمه حیوان مردند چند چون ماهی بر خشک توانند طپید
  17. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست
  18. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست در صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست
  19. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    توفیق عشق روی تو گنجیست تا که یافت باز اتفاق وصل تو گوییست تا که برد
  20. gh_engineer

    سن ازدواج؟

    سلام من فکر میکنم سن ازدواج رو نمیشه گفت چون به نظر من هر کسی تو یه سنی به بلوغ فکری ازدواج میرسه شاید یه دختر 19 -20 ساله به این بلوغ رسیده باشه در حالی که یه نفر دیگه تا 29 سالگی هم بهش نرسه مهم سن نیست مهم بلوغ فکری برای یه تحول قشنگ و بزرگ به اسم ازدواج هست
بالا