نتایح جستجو

  1. M

    معماری با مصالحی از جنس دل

    بهترين مترجم کسي است که سکوت ديگران را ترجمه کند
  2. M

    معماری با مصالحی از جنس دل

    جهنم دور نیست!!! جهنم جایی است که تنها وسیله ی گرم کردن برای پاهای دخترک فال فروش سر چهار راه اگزوز ماشین هاست.
  3. M

    معماری با مصالحی از جنس دل

    میانِ آدمـــک هایِ هـــــزار رنـــــــــگ... دلباختۀ یک رنـــــــــــــگی او شدم.... افــسوس...گذر زمان...بیرنــــــــگش کرد... ... .........کم رنگ...و...کم رنگ تر... و...آخـــــــــــر.... ... مـــــَــــــحـــــــــــ ـــو
  4. M

    معماری با مصالحی از جنس دل

    آن روزها گنجشکرا رنگ میکردند و جای ِ قناری میفروختند... این روزها هوس را رنگ میکنند و جای ِ عشق میفروشند.... آن روزها مالباخته میشدی و این روزها ،دلبــــاخــــته.... !!
  5. M

    معماری با مصالحی از جنس دل

    چه خوش خیال بودم…. که همیشه فکر می کردم در قلب تو محکومم……. به حبس ابد!! به یکباره جا خوردم….. وقتی زندانبان به یکباره بر سرم فریاد زد…. ……هی… تو…. آزادی!…. و صدای گام های غریبه ای که به سلول من می آمد….
  6. M

    معماری با مصالحی از جنس دل

    ثانیه های انتظار پشت چراغ قرمز را تاب بیاور شاید که دارند آرزوی کودکی دست فروش را برای یک دقیقه کاسبی بیشتر برآورده می کنند..
  7. M

    معماری با مصالحی از جنس دل

    گاهی وقتا دلم میخواد مثل جـــودی ابـــوت باشم! پر انرژی ... با خنده هایی که از ته دلــــن ... گریه هایی که با دلیلـــن ... با اون شخصیتی که جلوی هیشکی نمیشکنه ... و یه بابا لنگ دراز که واسش بنویسم....
  8. M

    معماری با مصالحی از جنس دل

    نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند مثل آسمانی که امشب می بارد.... و اینک باران بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند و چشمانم را نوازش می دهد تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم خیلی دلتنگتم
  9. M

    معماری با مصالحی از جنس دل

    شب است و ماه میرقصد ستاره نقره می پاشد نسیم پونه ها عطر شقایقها ز لبهای هوس آلود زنبق بوسه میگیرد ولی من خسته از اندیشه شب راه می پویم خداوندا تو در قرآن جاویدت هزاران وعده ها دادی تو خود گفتی که نامردان بهشت جاودانت را نمی بینند ولی من دیده ام که نامردان زخون پاک مردانت هزاران کاخ می سازند
  10. M

    معماری با مصالحی از جنس دل

    اشتباه من این بود هر جا رنجیدم لبخند زدم .... فکر کردند درد ندارد سنگین تر زدند ضربه ها را !!!
  11. M

    معماری با مصالحی از جنس دل

    شمع دانی به دم مرگ به پروانه چه گفت؟؟ گفت ای عاشق بیچاره فراموش شوی... سوخت پروانه ولی خوب جوابش را داد گفت طولی نکشد تو نیز خاموش شوی
  12. M

    معماری با مصالحی از جنس دل

    شجاعت می خواهد وفادار کسی باشی که می دانی شکست می دهد روزی نفسهایت را...
  13. M

    معماری با مصالحی از جنس دل

    خدایا...!!! جای سوره ای به نام "عشق" در قرآنت خالیست که اینگونه آغاز می گردد: و قسم به روزی که قلبت را می شکنند... و جز خدایت مرهمی نخواهی یافت..
  14. M

    معماری با مصالحی از جنس دل

    کاش میفهمیدی ... قهر میکنم تا دستم را محکمتر بگیری و بلندتر بگویی: بمان... نه اینکه شانه بالا بیندازی ؛ و آرام بگویى: هر طور که راحتى
  15. M

    معماری با مصالحی از جنس دل

    مثل هرشب دوباره می خندد پیش رویم نگاه زیبایت یاد آن چشمها که می افتم از دلم می رود بدی هایت کاش یک لحظه جای من باشی تا بدانی چقدر دلسردی کاش یک بار جای تو بودم تا ببینی چقدر بد کردی
  16. M

    معماری با مصالحی از جنس دل

    از كسي كه دلش گرفته نپرسيد چرا؟ آدم ها وقتي نمي توانند دليل ناراحتي شان را بيان كنند، دلشان مي گيرد...
  17. M

    معماری با مصالحی از جنس دل

    آنگاه که غرور کسی را له می کنی، آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی، آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی، آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ، آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی، آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری می خواهم بدانم، دستانت رابسوی...
  18. M

    معماری با مصالحی از جنس دل

    دیگر قول ندهیم،وقتی که فراموشی مث خوره به جانمان افتاده،وقتی که شکستن دل برایمان ساده شدهبهتر است یاد بگیریم تا دیگر قول ندهیم. کاش یادمان بماند چشم انتظاری و امید از هر دردی دردتر است.
  19. M

    مشاعره با اشعار ترکی

    سلام من خیلی دوست دارم بدونم معنی این شعرای ترکی به فارسی چی میشه اصلا امکانش هست یه تاپیک جدا بزارید یخورده زبان ترکی یاد بدین اونایی که بلدن
  20. M

    مشاعرۀ سنّتی

    دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد
بالا