نتایح جستجو

  1. peiman_eng

    مشاعرۀ سنّتی

    آنرا که بوی عنبر زلف تو آرزوست چون عود گو بر آتش سودا بسوز و بساز
  2. peiman_eng

    مشاعرۀ سنّتی

    از بس که چشم مست در این شهر دیده ام حقا که می نمی خورم اکنون و سر خوشم
  3. peiman_eng

    سخنان بزرگان، جملات کوتاه و زیبا

    متواضع باشید آنگاه دعاهایتان ابرها را خواهد شکافت و به عرش خواهد رسید . تواضع را به درگاه خدا پيشکش کن و او ترا موهبت سه گانه : آرامش و سرور و عشق خواهد بخشيد.
  4. peiman_eng

    داستانها و مطالب کوتاه، زیبا، پنداموز و تامل برانگیز

    شيوانا استاد معرفت بود.اما بسياري از مردم عادي، از راه هاي دور و نزديک نزد او مي آمدند تا براي مشکلاتشان راه حل ارايه دهد. روزي مردي نزد شيوانا آمد و گفت که از زندگي زناشويي اش راضي نيست و فقط به خاطر مشکلات بعدي جرات و توان جدايي از همسرش را ندارد. مرد از شيوانا پرسيد که آيا اين تحمل اجباري...
  5. peiman_eng

    مشاعرۀ سنّتی

    تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج سزد اگر همه دلبران دهندت باج
  6. peiman_eng

    مشاعرۀ سنّتی

    مرحبا طایر فرخ پی فرخنده پیام خیر مقدم چه خبر یار کجا راه کدام
  7. peiman_eng

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    من همان مجنون مست یاقی ام روز و شب محتاج جام باقی ام یک شب کنار زاهد و یک شب کنار ساقی ام از باده مدهوشم کنید پندم ای زاهد مده باکه گویم ، با که گویم من نمیخواهم نصیحت بشنوم آی مردم پنبه در گوشم کنید دُردی کشم دُردی کشم بار رفیقان میکشم پر می گشم همچون همای در آتشم در آتشم ای وای و...
  8. peiman_eng

    مشاعرۀ سنّتی

    اگر روح خداوندی دمیده در روان آدم و حواست پس ای مردم خدا اینجاست خدا اینجاست خدا در قلب انسانهاست
  9. peiman_eng

    مشاعرۀ سنّتی

    در طریق عشق بازی امن و آسایش بلاست ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی
  10. peiman_eng

    مشاعرۀ سنّتی

    منم که دیده به دیدار دوست کردم باز چه شکر گویمت ای کار ساز بنده نواز
  11. peiman_eng

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
  12. peiman_eng

    مشاعرۀ سنّتی

    دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا تن رسد به جانان یا تن زجان برآید
  13. peiman_eng

    مشاعرۀ سنّتی

    یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد دوستی کی آخر آمد دوستاران را چه شد .
  14. peiman_eng

    شعر نو

    گر من ترک ارباب وفا کردم پشیمانم اگر اینگونه با ساقی جفا کردم پشیمانم من از عمری که با زاهد فنا کردم من از جوری که در راه خدا کردم پشیمانم من امشب گوشه میخانه می مانم که داد از ساغر و پیمانه بستانم به هر جا پا گذارم کینه ها بینم هزاران چهره در آیینه ها بینم چه جایی خوشتر از میخانه بگزینم من...
  15. peiman_eng

    داستانها و مطالب کوتاه، زیبا، پنداموز و تامل برانگیز

    مردی آهنگر که عمیقاً به خدا عشق می ورزید به بیماری سخت و رنج های بسیاری دچار بود . روزی یکی از آشنایان که اعتقادی به خدا نداشت ، از او پرسید : « چگونه میتوانی به خدایی ایمان داشته باشی که رنج و بیماری نصیبت می کند ؟» مرد آهنگر به نرمی پاسخ داد ، هنگامی که میخواهم ابزاری بسازم ، یک تکه آهن را در...
  16. peiman_eng

    سخت ترین رشته دانشگاه چیه ؟

    بابا توکه برقی هستی ؟نباید تعجب کنی اگه بقیه نمیتونن درک کنن برق یعنی چی ؟؟؟
  17. peiman_eng

    سخت ترین رشته دانشگاه چیه ؟

    بابا تو که برقی هستی ؟ نباید تعجب کنی اگه بقیه نمیتونن درک کنن برق یعنی چی
  18. peiman_eng

    سخت ترین رشته دانشگاه چیه ؟

    معماری هم همون برقه که عاشق شده ؟؟؟؟؟:D:D:D (ناراحت نشو شوخی بود :gol::gol:)
  19. peiman_eng

    مهریه بسیار عجیب و جالب علیرضا افتخاری برای دو دخترش

    من با نوع مهریه ای گذاشته موافق نیستم اما حرکتش جالب بود این یعنی حرکتی علیه مهریه اقتصادی ضمنا من کلا با مهریه مخلافم ;)
  20. peiman_eng

    داستانها و مطالب کوتاه، زیبا، پنداموز و تامل برانگیز

    یکی از بستگان خدا یکی از بستگان خدا شب کریسمس بود و هوا، سرد و برفی. پسرک، در حالی‌که پاهای برهنه‌اش را روی برف جابه‌جا می‌کرد تا شاید سرمای برف‌های کف پیاده‌رو کم‌تر آزارش بدهد، صورتش را چسبانده بود به شیشه سرد فروشگاه و به داخل نگاه می‌کرد. در نگاهش چیزی موج می‌زد، انگاری که با نگاهش ،...
بالا