سلام
زمان ما آقاجونمون می رفت پای حوض یه سطل کوچیک ور می داشت و پرش می کرد و می ریخت توی آفتابه مسی که از بی بی خدا بیامرزش به یادگار مونده بود .
زمان ما مستراح رو ته حیاط می ساختن نه به خاطر صدا نه ! ! ! فقط به خاطر میکروبها .
زمان ما هر کس نصف شب می رفت مستراح دمدمای صبح می فهمیدیم خونمون...