نتایح جستجو

  1. snazari

    مشاعرۀ سنّتی

    در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا سرها بریده بینی بیجرم و بیجنایت
  2. snazari

    مشاعرۀ سنّتی

    دردم از یار است و درمان نیز هم دل فدای او شد و جان نیز هم
  3. snazari

    مشاعرۀ سنّتی

    تونیستی که ببینی چگونه بادیوار،. به مهربانی یک دوست ازتومی گویم. تونیستی که ببینی چگونه ازدیوار،جواب می شنوم.
  4. snazari

    سلام در تالار ادبیات و وبلاگتان نوشته هایتان را خواندم قلم زیبا و با احساسی دارین..........موفق...

    سلام در تالار ادبیات و وبلاگتان نوشته هایتان را خواندم قلم زیبا و با احساسی دارین..........موفق باشید 
  5. snazari

    برو بچ دانشجواگه میخواین روحیتون شاد شه بیاین تو!!!!!!!!!!!!!!

    غضنفر یه پارچه میبره پیش خیاط میگه واسم کت و شلوار بدوز اما پس فردا نیام بگی : نخ نداشتم سوزن شکست برق نبود خسته بودم و ....... اصلا پدر سگ بده ببرم نمی خوام بدوزیش
  6. snazari

    اندر حکایات باشگاه مهندسان

    اورده اند که مدیری اخراجی به در خانه ادمین صاحب باشگاه رفت. با خواجه سرا گفت که به ادمین بگوی که: خدا بیرون نشسته است با تو کاری دارد. او با ادمین بگفت؛ به احضار او فرمان داد، چون درآمد، پرسید: که تو خدایی؟ گفت: آری. گفت: چگونه؟ گفت: من پیش از این “تاپیک خدا” و “تالارخدا” بودم. نائبان و...
  7. snazari

    مشاعرۀ سنّتی

    الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم
  8. snazari

    کتاب های صوتی(voice books)

    شعر ازادی از هوشنگ ابتهاج بشنوید
  9. snazari

    کتاب های احمد شاملو

    اهن ها و احساس دانلود آیدا در اینه دانلود ایدا درخت وخنجر و خاطره دانلود
  10. snazari

    [IMG]

    [IMG]
  11. snazari

    [IMG]

    [IMG]
  12. snazari

    [IMG]

    [IMG]
  13. snazari

    [IMG]

    [IMG]
  14. snazari

    [IMG]

    [IMG]
  15. snazari

    [IMG]

    [IMG]
  16. snazari

    [IMG]

    [IMG]
  17. snazari

    [IMG]

    [IMG]
  18. snazari

    [IMG]

    [IMG]
  19. snazari

    [IMG]

    [IMG]
  20. snazari

    [IMG]

    [IMG]
بالا