(رها)
پسندها
1,761

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ارديبهشت را می‌شود
    آرام آرام عاشقی کرد
    اردیبهشت را می‌شود
    آرام آرام مُرد!

    به من باشد می‌گویم
    هیچ عشقی نباید
    توی اردیبهشت تمام شود
    هیچ دلی نباید توی اردیبهشت
    بگیرد، تنگ شود..
    اصلاً اردیبهشت را باید
    دوباره از نو عاشق شد.
    ببخشید عزیزم مسافرت بودم...
    خوبی چه خبر؟ همه چی خوبه؟
    حتما که نباید کسی فوت کنه که دفنش کنین!
    گاهی اوقات باید به آدم های اطرافت نگاه کنی...
    خوب مرورشون کنی!
    اگه توی این مرور کردن آدمی بود که بارفتارش حال خوب و اعتماد بنفستون رو ازتون میگرفت دفنش کنین...
    فقط اولش سخته،
    اما یک عمر به راحتی زندگی میکنین...!
    ???????????? @art1001rang ????????????

    مهم نیست چه فکر میکردم و چه شد!
    حالا تمام احساسم-خوب،بد/زشت،زیبا-تمام شد، ته گرفت و سوخت!
    من خودم هستم؛ بی عشوه و کرشمه، بی سیاست، بی ...
    خودم هستم ؛ گاه آرام، گاه ناآرام..
    من همین "خودم" را که تا انتهای مهلکه عشق رفت و زنده بیرون آمد، همین خودم را دوست دارم!
    سلام سرورعزیز
    ممنون...خوبی؟چه عجب شما رو زیارت کردیم!
    بله منکه دیگه پیجی ندارم....این روزام فقط یکی دو دوست موندن، کامنت میذارن و حال و احوال میکنن همین.
    خانه های قدیمی
    را دوست دارم
    تاریخ در آنها به زیبایی درحرکت است
    همه چیز عمر دارد
    حرف دارد
    برکت دارد
    ای کاش
    محبت و دوستی ها
    هرگز جدید نمی شد و بوی
    قدیم را می‌داد.
    ای کاش.
    گاهي هزار بار بابت نبودنت با خودم
    تکرار ميکنم مهم نيست. اما هزارمين بار
    اشک از چشمانم جاري ميشود. انگار تازه
    ميفهمم معناي نبودنت را!!
    زندگی حتی وقتی انکارش می کنی ، حتی وقتی نادیده اش می گیری ، حتی وقتی نمی خواهی اش از تو قوی تر است . از هر چیز دیگری قوی تر است .

    آدم هایی که از بازداشتگاه های اجباری برگشته اند دوباره زاد و ولد کردند . مردان و زنانی که شکنجه دیده بودند ، که مرگ نزدیکانشان و سوخته شدن خانه هاشان را دیده بودند ، دوباره به دنبال اتوبوس ها دویدند ، به پیش بینی هواشناسی با دقت گوش کردند و دخترهایشان را شوهر دادند . باور کردنی نیست اما همین گونه است . زندگی از هر چیز دیگری قوی تر است.
    دعوایِ هیچ عاشقی را جدی نگیر
    آدمها هیچوقت
    با کسی که دوستش دارند
    دلِ دعوا ندارند
    فقط گاهی صدایشان بلند می شود
    تا بلندتر از قبل بگویند:
    تو برایم مهم هستی، می فهمی...؟
    مرسی واسه متنهای قشنگت سرور عزیزم
    با اجازه من برم
    شبت بخیر دوستم
    باشه قبول شما به فکری....!
    شکر میگذره...
    2روز نبودی...
    سلام
    شما نیستی اونوقت خبری از من نیست:surprised:پیام آخرو من داده بودم،پس خبری از خودت نیست جانم!!
    ممنون خوبی شما؟
    تمام دنیا را هم به من بدهند
    ذره‌ای جای یک لحظه
    حس آغوشت را
    برایم نمی‌گیرد.
    آغوشت خود زندگی است
    رهایم نکن.
    رفتنی ها
    از اول هم نیامده اند
    آنها فقط
    گذرشان به تنهایی ما می افتد
    و ما خیال میکنیم که
    آمده اند تا بمانند
    ما
    تاوان این خیال پردازی را
    وقتی میپردازیم که
    رد پا و جای خالیشان
    در زندگیمان
    حفره ای میشود
    به بزرگی
    همه دنیا
    گاهی وقت‌ها دلت می‌خواهد با یکی مهربان باشی دوستش بداری وَ برایش چای بریزی . . . گاهی وقت‌ها دلت می‌خواهد یکی را صدا کنی بگویی سلام، می‌آیی قدم بزنیم؟ گاهی وقت‌ها دلت می‌خواهد یکی را ببینی بروی خانه بنشینی، فکر کنی وَ برایش بنویسی . . . گـاهی وقت‌ها آدم چه چیزهایِ ساده‌ای را ندارد!
    ???????????? @art1001rang ????????????

    بالاخره همه یک روزی می‌میرند و صد سال که بگذرد، دیگر هیچ‌کس دربارهٔ این که دیگران که بودند و چطور مردند سؤال نمی‌کند. پس بهتر است همان‌طور که دلت می‌خواهد زندگی کنی و همان‌طور که دوست داری بمیری...!
    جمعه ڪه می‌شود...
    ڪمے بیشتر هوایم را داشته باش...!
    بیشتر نگرانم باش...!
    بیشتر بگو "دوستت دارم" جمعه دلش نازڪ است... زود می‌گیرد...
    يك روز آرزو كردم زودتر بزرگ شوم، كه كفش هايم پاشنه هاي بلند داشته باشد و ديگر جوراب هاي سفيد تور دار و جوراب شلواري هاي عروسكي نپوشم، دلم مي خواست بزرگ شوم تا دستم به كابينت هاي بالاي آشپزخانه برسد، بتوانم غذا درست كنم و وقتي از خيابان رد مي شوم مادرم دستم را نگيرد.. فكر مي كردم بزرگ مي شوم و دنيا سرزمين كوچكي ست پر از شادي و من موهايم را به باد مي دهم ، عشق را تجربه مي كنم! همان عشقي كه بين صفحات رمان ها و داستان ها مي چرخيد..! نمیدانستم عشق افسانه ای بیش نبود که جایش همان بین صفحات کتاب است و بس! حالا من بزرگ شده ام، تعدادي كفش پاشنه بلند دارم، هنوز دستم به كابينت هاي بالاي اشپزخانه كمابيش نمي رسد اما يك أجاق گاز براي خودم دارم، حالا من دست مادرم را مي گيرم و او را از خيابان ها رد مي كنم،اشك هايم را به باد مي دهم.. عشق را در اطرافم زیاد دیده ام همانطور كه خيانت، دروغ، زخم را ، حالا مي دانم دنيا سرزمين بي انتهاييست.. پر از آدم هاي عجيب.. و بزرگ شدن بدترين آرزوي همه زندگي من بود كه بر خلاف تمام آرزوهايم به دستش آوردم
    باهم تعارف که نداریم...!؟
    وقتی دوستم نداری
    طوری نگاهم نکن که عاشقت شوم
    طوری صدایم نکن که دلم بریزد
    وقتی خطابت میکنم
    بی آنکه صدایت را صاف کنی
    یک 'بله'ی ساده‌ی خشدار
    فارغ از 'جانم'های عاشقانه بگو...!

    وقتی دوستم نداری
    میان کلماتت هیچ قولی نده!

    نگو میمانی
    نگو مال همیم
    چیزی نگو که دلم خوش باشد
    مثلا دلم نشکند...
    من با دروغ
    بیشتر می‌شکنم
    بیشتر درد می‌کشم
    و بیشتر تو را نمی‌بخشم...!

    رفیق جان
    باهم تعارف که نداریم
    صاف و پوست کنده حرف
    دلت را بی اغراق ، اقرار کن...!
    من عاشقِ همان
    "دوستت دارم" هایی هستم
    که نمی گویی!
    که با نگاهت
    دلم میلرزد؛
    که فقط میگویی
    مراقب خودت باش
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا