بهار00
پسندها
2,958

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • اگر پادشاه بودم
    شک نکن
    صدای
    خنده ات را
    سرود ملی میکردم


    باد؛

    ورقه های دفتر شعرم را با خود برد…..

    فردا تمام شهر، عاشقت میشوند….!!!!
    آره فعلا حوصله ارشدم ندارم کجاشو دیدی:(
    میدونی این مقاله چقدر واسم مهم بود اما حالا.....
    خواهش قلمم:redface:
    چشم می گذارم می شمارم آخرین نفسهایم را
    قایم می شوی
    خوب می دانم کجای سینه ی منی
    اما هربار دلم خواسته از من ببری
    چشم می گذاری
    خودم را گم می کنم جای همیشگی ـ داخل کمد لباسهایت
    در آغوش پیراهنی با دکمه های باز
    جایی که هیچ وقت نخواهی پیدایم کنی تا خوابم ببرد
    گاهی می ترسم از تاریکی! چشم از من برندار…!
    بهترین دوست ها، از لحظات سخت زندگی،
    برات آلبومی از خاطره های رنگی می سازند،
    آلبومی که هرگاه ورقش بزنی، خنده هایت،
    تلخی رو توی خودشون حل کرده باشند …
    گاهی برای از تو نوشتن کم می آورم
    باورکن
    تمامی این شعرها بهانه است
    تنها میخواستم بگویم:
    دلم برایت تنگ شده …
    هیچی حوصله ادامشو ندارم دیگه، حوصله هیچ کاری رو ندارم خیلی گرون تموم میشه واسم اما خب دیگه!!!
    آفرین به قل خودم اینجوری خیلی خوبه:)
    :redface:
    خوشحالم هستی خییییلی زیاد:w36:
    آفرین آفرین...
    منکه قید همه چیو زدم دیگه تحویلی در کار نیست دیگه فعلا حوصله هیچیو ندارم.:cool:
    خب پس درگیر طرحتی فعلا؟ و سرت شلوغه!
    عع چراغتم که روشن کردی خیلی خوبه:w11:
    سلااااااااام به روی ماهت قلم منم خوبم راستش خوب که نه امابا دیدنت مگه میشه خوب نباشم:)دلم واست تنگ شده بود یه بار شد یه کوچولو سر بزنم که سوال کرده بودی اما دیگه نشد بیام
    چقدر سوال چشم جواب میدم سر فرصت، الان فک کنم رفتی آره قل نامرئی من:w05:
    خوبی تو چه خبر از طرحت تحویلش دادی؟
    هوه خوشمزه است
    خوشمزگی اش
    به همان
    تلخ بودنش ست
    وقتى میخوریم
    تلخی اش را تحویل نمیگیریم
    اما
    می گوییم چسبید
    زندگی هم روزهای تلخش
    بد نیست
    مثل قهوه می ماند
    تلخ است
    اما
    لذت بخش....
    تلخی هایش را تحویل نگیر.
    بخند و بگو عجب طعمی!!
    خیلی دلم گرفته آرزومه ای کاش کودکی باشم و قلی داشته باشم قلم خواهرم باشد غمخوارم باشد وقتی دلم غصه دارست بگویم با او حرف دلم را ای کاش ..... بهار


    خخخ عکس بچگیامونه چپیه منم سمت راستی تویی یادته:D
    سلااااااااااااااام قل جون چطوری؟خوبی عزیزم؟
    آره :w16:فعلا که هستم!
    2ساعتی میشه که برگشتم:)
    ممنون بابت پیامای قشنگت:heart::heart::gol:
    دور بودی
    مثل تمام آرزوها
    و ریل ها
    در مه زنگ زده بودند

    هیچ قطاری حاضر نبود
    مرا به تو برساند
    من به تو نرسیدم

    من به حرفی تازه در عشق نرسیدم

    و در ادامه خواب های من
    هرگز خورشیدی طلوع نکرد.

    رسول یونان
    بعله درسته معمارانه بود :Dمعماری انقدر لطیف بود نمیدونستم خخخ
    باشه عزیزم ببخش وقتت رو گرفتم.
    باوشه منم برم وسایل سفر رو آماده کنم:)(یه روزه)
    تو هم مراقب خودت باش قلم
    شبت ستاره باروووووون:D
    جمعه دستش بند است به دلتنگى‌ من بیکار که میشود برای بغض هایم غروب میبافد…
    اینکه دلم تنگ می شود پلان به پلان ، نفس به نفس برایت تراژدی نیست …
    قلب من مقتول فیلم نامه است ، شخصیت اصلی که تویی !
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا