بهار00
پسندها
2,958

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • الان خاموش میکنی باشه منم خواستم برم:w05:
    چرا کردم معلومه:(
    آره...
    نه نه نه.....بابا بهار خواستم یه خورده سر به سرت بزارم ، آخر شب حداقل خاموشش کن که میخوای بخوابی نورم اذیتت نکنه پلیز:D
    چرا هیچی بگو؟حرف بدی زدم:( ازم ناراحت نشی اگه باشی از فردا نیومدم بدون بخاطر ناراحت کردنت بلایی سرم اومده:cool:
    خونه یکی دیگه رو میکشی!!:confused:
    آره سحر میشه دیگه...گردش خخخخ میدونی توی مدرسه از چی بدم میومد نقاشی باورت میشه همه دوتام تعجب میکردن علایقم رو میبینی اصلا:D
    چرا خب خاموش که بهتره:D
    چی شد باز:w45:
    کجا بود خونه شما بود دیگه!!خخخ
    ببخشید وقت نمیشه آخه چند ساعت دیگه میرم بیرون وگرنه میدونی که گفتن نداره که بازم از مهارتم بگم:D
    راست میگی:|.....من تازه میخواستم خاموش کنم:D
    باور کن میگم ای جانم ناراحت نباش فقط:redface:...........اما خب سوال چی بود:D
    خخخخ
    خونه شما ویلاییه؟عع پس خونه ما میشه بیا خونمون میایی؟:)قول میدم کمکت کنمااا
    قلم باز که نیستی:w05:
    باوشه منم فعلا میرم اگه رفتنم حتمی شد میام بهت سر میزنم شب.
    قلم نمیخوای چراغتو روشن کنی ببین قلتم روشن کرده (هوا مه آلوده احتیاط شرط عقله باید چراغ روشن کرد:D)
    چشم میگم حتما یکم صب کن..... فقط یه چیزی سوالت چی بود:D
    عع حیف شد اگه منو میکشیدی نمره کامل میگرفتی خخخ
    خب بزار فک کنم آخه خونه خودتون رو میخواستم پیشنهاد بدم یاد ترکاش افتادم دی.....هی که پیشنهادام زیاد میشه به حیف شدن استعدادم دارم بیشتر پی میبرم:D
    بله.... مثلا چرا هستی دیگه.
    چشم خواهم گفت:)
    ای بابا پس توی شانسم مثل خودمی که:Dخوش شانسیم دیگه چیکار باید کرد:|
    میگم میخوایی منو بکشی :Dفک کنم نمره کامل بگیری فک که چه عرض کنم صد در صده ..........من دارم حیف میشم با این همه ایده نظرت چیه؟خخخخ
    می دانی من دیگر به
    نگاه های سرد وآه های آن ها عادت دارم...!
    سیگاری نیستم ولی خوب می دانم
    روشن کردن سیگار زیر باران، بی چتر ایستاده در باد
    لذت پشت پا زدن ب تمام دنیا را دارد !!!
    عادت کرده ام به اینکه همیشه در بحرانهای زندگی ام . . .
    خودم هوای خودم را داشته باشم . . .
    در شب های بی خوابی ام سرم را در بالش فرو کنم و خیسی بالش رابه جان بخرم . . .
    وقتی بغض میکنم زانوهایم را در آغوش بگیرم و خودم را دلداری بدهم . . .
    عادت کرده ام وقتی باد می آید . . .
    کلاهم را سفت بچسبم, نه بازوی بغل دستی ام را . . .
    یاد گرفتم با روی گشاده لبخند بزنم . . .
    لبخندی که دیگر خودم هم معنیش را نمی دانم . . . میبینی ؟؟؟ تنهایی با همه دردی که دارد . . . مرا "مرد" به بار آورده . . .
    :|............
    منظورم این بود مهم نیست قل جون:(.....(سعی میکنم الکی شکلک استفاده نکنم، هرچی دستم اومد بزارم:))
    کمتر هستی ؟ داری روی طرحت کار میکنی؟
    می گویند آخر هر خنده

    گریه است

    بهانه ای جور کن بخندم....

    بغضم عجیب

    گرفته است :cry:
    جمعه یعنی
    شمارش روزهای هفته ای
    که باز
    بی تو گذشت...
    یعنی
    انبوه دلتنگی هایی
    که عاجز می شوم
    از شمارش شان
    در یک روز..!
    آره سال خوبی نبود:(اصلا
    باز تو دانش معماری منو زیر سوال بردی قلمم:razz::Dخودتم میدونی که چقدر در مباحث تری دی مکس و کد و بقیه موارد که گفتن نداره مسلط هستم:D
    حالا لطفا تو بخند بقیش با من کاریت نباشه قلم:cool:
    باشه عزیزم مواظب خودت باش:heart:بخند یادت نره هااا
    لبخند تو ...
    تمام تعادل شهر را به هم می ریزد ..!
    اما تو بخند ... من شهر را دوباره خواهم ساخت ..!!!

    فقط تو بخند قلمم:heart::gol:شهرشم پای من:redface:
    :gol:
    آره میدونم چی میگی:(رفتن بعضی آدمها رو اصلا نمیشه باور کرد.
    دغدغه های یک پسر: سربازی نرفتم :( کار نیست :( خونه ندارم:( ماشین ندارم ...:(
    دغدغه های یک دختر: ناخنم شکست .....واقعا که به اینام میگن دختر:D
    :redface:
    ای جانم شرمنده مثلا خواستم بحثو عوض کنم :(روحشون شاد
    من دیگه حرفی نزنم بهتره.:w05:
    عزیزمی:gol:چشم سعی میکنم خودمم حسابی کلافه شدم!
    راستی شما عید فطر که میشه بیرون میرید؟(جو عوض شه:))
    آخه باید یه سری کار تحویل بدم و ادامه داره (کار جدید بهم بدن استاد)واسه همین وقت کمم میارم من همه اینا رو میدونم اما.....
    منم میگم اگه قبلا بود استقبال میکردم اما دیگه نه ،خودم و خوب میشناسم:(
    آره دلیلش همونه نمیتونم کنار بیام یعنی ظاهرا کنار اومدم اما شدم یه آدم بی انگیزه!
    چرا قلم تازه دارم میشم مثل خودت اینم داره میشه اشتراک :w05:
    خخخ:)
    آهان...
    چون هیچ کاری انجام ندادم هیچ پیشرفتی نداشتم، میگم که بی انگیزه شدم اینی که هستم رو نمیشناسم:(باورت میشه!
    آخر ترم به استادم یه چیزی گفتم خیلی ناراحت شد حالا برم ایمیل بزنم که ادامه نمیدم ازم ناامید میشه موندم سر دو راهی که چیکار کنم اگه همون ستاره سابق بودم میتونستم اما حالا نه:cry:استاد راهنمامم اون توقعات رو هنوز داره در حالیکه من اون نیستم!
    فعلا که هنوز ذهنم درگیره امیدوارم بتونم!ممنون اما دیگه امید ندارم
    آره همون قلی قبوله:)
    دو تا دارید مگه؟
    آره منم مرداد تحویل دارم البته اگه ایمیل نزنم و انصراف ندم :)
    نه من این ترمی که گذشت اینجوری شدم و چوبشم خوردم اساسی، یکی از بدترین ترمای دوره کارشناسیم بود خیلی بد:(
    شاید هم نشینی با تو باشه:Dآره بهتر میشه از ترس نرسیدن!اما واقعا چه بی خوابیایی که باید متحمل بشی اما خب من میگفتم حقمه خودم باعثش شده بودم!
    دارم واسه ارشدم بی انگیزه میشم اینو جدی میگم:(
    الان منظورت اینه که بهتر نیستی یا همون قل خودمی؟:)
    خوبه آفرین;)
    کلاساتون تموم نشده مگه؟منظورم جبرانی و ایناست که واسه طرح میرین:surprised:
    میرین که اشکالاتون رفع بشه و اصلاحش کنید دیگه آره؟اگه اینطور باشه که خوبه.
    منکه کاری از پیش نبردم اصلا سراغش نرفتم نمیدونم چرا امسال شدم دقیقه 90 ای:razz:اصلا اینجوری نبودم کلافه شدم!
    خدا رو شکر که بهتری میشه از پیامتم فهمید که بهتر از قبلی، اما هنوز همون قل خودم نیستی:)
    میخواستم کمی
    فقط کمی!
    دوستت داشته باشم ....
    از دستم دررفت /
    عاشقت شدم....
    سلام عزیزم...
    مچکرم که همیشه با خوبیات شرمندم میکنی:redface:
    تمومش کردی؟
    شکر نفسی میاد و میره....خوبه
    تو چطوری؟حال و احوال خوبه؟:)
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا