بگذار که بر شاخه این صبح دلاویز
بنشینم و از عشق سرودی بسرایم
آنگاه به صد شوق، چو مرغان سبکبال
پر گیرم از این بام و به سوی تو بیایم
خورشید از آن دور، ار آن قله پر برف
آغوش کند باز، همه مهر، همه ناز
سیمرغ طلایی پرو بالی ست که چون من
از لانه برون آمده دارد سر پرواز
پرواز به آنجا که نشاط است و امید است
پرواز به آنجا که سرود است و سرور است
آنجا که سراپای تو، در روشنی صبح
رویای شرابی ست که در جام بلور است
آنجا که سحر،گونه گلگون تو در خواب
از بوسه خورشید ، چو برگ گل ناز است