"زهرا"
پسندها
1,188

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • من پر از دلتنگی و بارانم ...

    این تویی که با زمستان غریبه ای و با پاییز بیگانه...

    تو پر از نور و احساسی...تو بهاری...تو تابستان وصالی...

    و من خسته از هر ناکامی... از هر دلواپسی..از هر نگرانی به سوی تو پر کشیده ام...

    مرا در آشیانه ی آغوشت محصور کن...که من بی تاب ترین
    هرکس به تمنای کسی غرق نیاز است
    هرکس به سوی قبله ی خود رو به نیاز است
    هرکس به زبان دل خود زمزمه ساز است
    باعشق در امیخته در راز ونیاز است
    آنگاه که دلت میگیرد ..
    در سخت ترین لحظه ی زندگی ...
    انگاه که زندگی دستانش را حلقه می کند دور گردنت
    تا بردارد تو را از زمین ..
    انگاه که فقط درد داری و درد و درد
    وقتی تمام بغض ها حمله ور می شوند ..
    فراموش نکن!
    کسی تو را در اغوش دارد
    می فشارد تو را در اغوش گرمش
    ارام نجوا می کند در گوشت ..
    نترس !
    مرا داری و مرااا!
    ان وقت است که ..
    ارامشی مطلق ...
    روحی سبک ..
    دلی رها ..
    ذهنی راحت داری ..
    خدایا ..
    چه غمی دارم ؟!وقتی تو را دارم؟؟؟!!!
    "زهرا"
    دلـــــــــــــم خیلــــــــــــــی گــــــــــــــــــرفــــتــــــــــــــــــه!
    دستشو می گیری ،نگرانت میشم!
    دور میشی ،میری!
    نگرانت میشم
    دستتو میگیره
    دور میشه ،میره
    تو را از دست دادن ،تلخه ،نفس گیره
    دستام یخ کردن
    تو سرم اتیشه
    وقتی از هم دوریم نگرانت میشه
    هزارساله که رفتی
    من هنوز پشت شیشه ام
    موها تو باد برده
    عطرش جا مونده پیشم
    حال و روزم خوب و خوش نیست
    بی تو نا ارومم
    به یادت که میوفتم نگرانت میشم
    نگرانت میشم
    نازکی
    رنجوری
    توی ظاهر اما یاغی و مغروری
    چشمات می خندن توی قاب چوبی
    نگرانت هستم
    رو به راهی؟خوبی؟؟
    هزار ساله که رفتی
    من هنوز پشت شیشه ام
    موها تو باد برده
    عطرش جامو مونده پیشم
    حال و روزم خوب و خوش نیست
    به یادت که میوفتم نگرانت میشم
    توی عکس تازه ات بازم می خندی!
    اون که پیشش هستی!
    عشقم حالیشه؟
    اگه دوباره عاشق شی!
    نگرانت میشه؟!
    اگر بدانی
    جایگاهت کجاست ، مرا باور میکنی
    اگر بدانی چقدر دوستت دارم ، درد مرا درمان میکنی
    تو عزیزی برایم ، تو بی نظیری برایم
    حرف دلم به تو همین است
    اگر بدانی چقدر عاشقت هستم به این عشق شک میکنی
    شاید باور نکنی تا این حد دیوانه وار عاشقت هستم
    اما باور کن ، چشمهایت را باز کن و حال و روز مرا ببین
    این بی قرار ها و لحظه شماری های مرا ببین
    درون غوغای عشق گم شده ام
    گمشده ای هستم که تنها تو را میبینم
    و تنها تو میتوانی مرا پیدا کنی
    نه ادعای عاشقی دارم و نه شعار میدهم
    ردپای مرا ببین که به کجا میروم!
    میروم همان جایی که تو خواهی آمد
    مینشینم به انتظارت تا تو بیایی
    شاخه گلی را تقدیم به تو میکنم
    تو را می بوسم و نوازش میکنم
    تا تصویر عشق زیباتر شود
    تا هوای با هم بودن عاشقانه تر شود
    شاید این جمله شبیه قصه ها باشد
    شاید این حرفها تنها شعر و شعار باشد
    همیشه در کنارت میمانم
    با من هم کنار نیایی باز هم عاشقت میمانم
    دلم را از هر چه غم در این دنیاست خالی کن
    اگر بدانی جایگاهت کجاست
    به آن اندازه که برایت میمیرم ، عاشقم میمانی
    نمیدانم ...

    نمیدانم که چرا تنهایم گذاشتی آخر تو برایم یک باید بودی

    بایدی که آخرش خوش میشد اما نمیدنم تو چرا با دل من خوش نبودی

    بودی و میدیدی که چطور عاشقت بودم اما نمیدانم که چرا دست روی دلم گذاشتی

    من و دل عاشقم را رد کردی، چشمانت را به رویم بستی و از روی دلم گذر کردی

    هنوز که هنوزه جای پایت بر دل مانده چنان زخم است که هیچ درمانی برایش نیست

    به جای اینکه روز به روز بهتر شود اما نمیدنم انگار بهتر شدنی در کار نیست ...

    نمیدانم شاید با گفتن هر نمیدانم فقط خودم را گول میزنم ، شاید بدانم ...

    شاید بدانم که چرا رهایم کردی که چرا مثل یک تکه کاغذ مچاله ام کردی

    من برای تو تکیه گاه محکمی بودم اما با یک نه گفتن تو ... بدجور فور ریختم

    از آن زمانی که گوشم آن نه را شنید هر چه توان داشتم به کار گرفته ام

    اما نمیتونم خود را جمع کنم انگار دنیا برایم به آخر رسیده است

    آری به آخر رسیده است چون تو دنیای من بودی که توام رفتی

    بی تو هر لحظه ام تاریک و سرد است، پر از آه و درد است ...
    بگذار که از درد تو بیمار بمیرم
    از آتش دل سوزم و تبدار بمیرم
    بر گردنم آن زلف سیه حلقه کن ای سرو
    در پای تو خواهم به سر دار بمیرم
    بگذر نفسی از بر بالینم و بگذار
    از تاب و تب لحظه ی دیدار بمیرم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا