ووویییی ... !
چه ریسک پذیرن اینا !!
از مار خوشم نمیاد.
تابستون قبل که واسه پایان نامم رفتم کوه واسه آماربرداری درختا...یه مار کبری بزرگ دیدیم!.... پسرعموم شانس اورد نزدش... بعد از بالا اومد سمت ما....البته داشت فرار میکرد، بعد ما هم برای اطمینان که دفعه دیگه نزنتمون کشتیمش... نچ نچ نچ نچ !. یه بار دیگه هم من و بابام یه جا دیگه بودیم، پسرعموهام یه ماردیدن داشته آب میخورده بدبخت گرفتن زدنش!. بابام گفت نباید میکشتیدش. گفت سیاه بوده. اونی که ماخودمونم دیدیمش خاکستری بود. فکرکنم کبری بود