امروز سالگرد عروسی خواهرمه یادش بخیر پارسال این موقعه رسیده بودیم تالار
چه شبی بود اونقد با دختر خاله هام و دختر داییام تو ماشین شوهر خالم داد زده بودیم ک صدامو درنمیاومد
صدای من یکی ک گرفته بود
وای زهره دیگه خواهر برادر ندارم برم عروسیشون، خیلی بد بچه آخر باشی هیچی از عروسی داداشا و آبجیات یادت نمیمونه