-
اختیار دارین بفرمایین...واقعا من نگرانتونم انقد ک نگران تحولات این باشگاهین یکم ب فکر تحولات خودتون باشین...شدی پوست استخون...
بله.....دیگه کاریه ک از دستم بر میاد......
انگلیسی جمله بندی میکنم.....
اره...واس همه سوال میشه...ههههههه
هههه....شما ام با این ولیای من مشکل دارین...من ولیو اخر جمله میارم...منظورم این بود ک ولی واس ترم مهر حتما تدریس بگیرین
.
.
.
.
اختیار دارین...ایشالا سال دیگه ازمون میدین و قبول میشین....خیالتون بابت خدمتم ک راحت شد....واس ترم مهر حتما تدریس بگیرین ولی......
خب ازمون میدادین...پسر دایی من ازمون داد سربازیم دفترچه گرفت...الان گفتن تا مصاحبه باید بری خدمت بعد اگه قبول شدی خدمتت کنسل میشه....
واس ترم بعد نمیتونید از ی دانشگاه تدریس بگیرید؟
خواهش میکنم....اگه اشتباه نکنم رشته تون شیمیه...درسته؟
ایشالا....ایشالا ی کار خوب پیدا میکنی مهندس......
ممنون منم خوبم.نه شنبه تا سه شنبه کلاس دارم.....
سلام مهندس.خوبین شما؟
خدایا به داد اینا برس
سلام مرسی...
خواهش میکنم...
کتاب می خوانیم تا از نردبان زندگی بالا برویم. تا وسعت پیدا کنیم و رشد کنیم. تا به زندگی مان بعد بدهیم و باور کنیم که می توان مرزهای زمان و مکان را شکست و فراتر از تقویم ها و شناسنامه ها حرکت کرد و زیست.
کتاب می خوانیم تا در تجربه زیستن دیگران سهیم شویم، تا قلبها و چشم ها و گامهای دیگران را به امانت بگیریم، راههای نرفته را بپیماییم و چیزهای ندیده را ببینیم. جهانمان بسط می یابد و روحمان گسترده تر می شود با جادوی کلمات.
کتاب می خوانیم تا لذتی از گونه دیگر را بچشیم؛ طعم گس جاودا...نگی را.
کتاب می خوانیم زیرا کلمات خوراک انسانند. بی آن، گرسنه خواهیم ماند.
کتاب می خوانیم تا ایمن شویم زیرا کلمات پناه انسانند.
کتاب می خوانیم تا روشن شویم، زیرا کلمات چراغ انسانند. بدون کتاب چقدر کوچکیم، چقدر تاریک و چقدر تنها.
و اگر کتاب نمی خوانیم برای آن است که نفرین شده ایم، شاید دیوی در ما دمیده است و افسون اوست که نمی گذارد باور کنیم دانایی توانایی است. گمراهی را بر راه ترجیح می دهیم و آوارگی را بر قرار.
عرفان نظرآهاری
داداش بریس...من برم که دانشگام دیر شد رفت بوخودا
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/578751-تصاویر-باور-نکردنی-از-بالانس-سنگها-!!!
سلام داداش نفس:D
من دیگه واقعا برم.....
.
.
شبتون یواشو آهسته بگذره تا کامل خسگیاتون در بشه....
مرد جوان...شبا معجزه میکنه برای من.....
خواب شیرین بامداد رحیل باز دارد پیاده را ز سبیل.....
پ کی درس بوخونم؟
یعنی نرم پا درسام..نکنه شوما همون رفیق ناباب هسی که میخوای من درس نخونم.میخوای من ترک نحصیل کنم..میخوای موهتاد بشم برم تو جوب...نکنه رفیق نابابی؟هان..راسشو بوگو
با اجازتون..برم پا درسام
نگران نباش..ما از اون بدا نیسیم..ما بچه مثبتیم....
امیدوارم از شوخیام ناراحت و دلگیر نشین....
خواهش میکنم.اونموقع میخواسم درخواست بدم نشد...از شمام که خبری نشد....تصمیم بر آن شد که خودم درخواست بدم....
چه کار زیبایی؟ -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
