چون قیامت شود،فردی را سوار بر خر وارد محشر میکنند درحالیکه هاله های فراوان نوری گرداگرد سر مبارکش میباشد.یکی میگوید ابن سیناست یکی میگوید حافظ و....خلاصه دعوا بالا میگیرد و فحش و فحش کشی در خود صف محشر.بعد از انکه ملائک با گرز انها را ساکت کردند،ندا کننده ای می اید ندا بدهد که ناگهان میکرفون قیامت قط میشود.ندادهنده با تکرار پیاپی جمله"یک دو سه ندا میدهیم یک دو سه ندا میدهیم" پس از انکه از درست شدن میکروفون اطمینان حاصل کرد ندا میدهد:ایشان سعید پلیمر است.ناگهان سه چهارم خلایق بیهوش میشوند.ان یک چهارم باقی را هم خود ملائکه الله بیهوش میکنند تا صف محشر یکدست شود