-
مرسی جاسمین جونم ک درخواستمو قبول کردی
امیدوارم دوست خوبی باشم برات
ببخشید ک پروفایلم بستس
ایشالا جبران میکنمبادی که گندم زار و عاشق کرد ماهی که با برکه نمی خوابه
ابری که بارون و نبخشیده
خورشیدی که دیگه نمی تابه
با رفتنت دردام برگشتن مردی که ترکش کردی تنها نیست
اما یه چیز ِ تازه فهمیدم
دنیا بدون ِعشق
دنیا نیست
حال ِ عجیبی دارم این روزا ابری شدم نزدیک ِ بارونم
چندتا بهار و برنمیگردی
چند ساله درگیره.زمستونم
این زمستونم به یاد ِ تو میمونم برف و بارونم به یاد ِ تو میمونم
هرچی میتونی نیا و تلافی کن
من تا میتونم به یاد ِ.تو میبمونم
باییییی.
مامی بزرگ من دیگه باید برم.
کاری؟امری؟
خو اسمشو بذار سعید کلا توو همه دوران ها رو مده.
یا اسم امام و پیامبر هم خوبه..اونم از مد نمیفته.
در آینده باید ببینی چه اسمایی بهترن اونا رو بذاری الان بگم به چه درد اون موقع میخوره؟
نا سلامتی اسما کلی آپدیت میشن هر ساله.
والا اگه پسر میشد کلی اسم توو ذهنم بود پیشنهاد بدم ولی جالبه که الان هیچی به ذهنم نمیاد :|
خونواده هم همینطوری ن دقیقا.
اصلا یه وضعیه.
اسمو که من انتخاب نمیکنم،احتمالا باز بابا و مامی یه اسم میگن بعد از من نظر میپرسن،ما هم که غیر از "خوبه" چیز دیگه ای نمیشه بگیم چون حتما کلی تحقیق و تفحص کردن براش.
اسم داداشمم به اسم من نمیاد :دی
ولی اسم هر دو مون به فامیلمون میاد :دی
اسم آبجی هم خدا میدونه چی بشه،تو خودت اسم خوب سراغ نداری؟:دی
من خودمم دارم تحقیق میکنم که پیشنهاد بدم :دی
هنوز سر اسمش بحث هست تا دنیا بیاد حالا !!
نه یه برادر کوچیکتر هم دارم .
دیروز مامی رفت دکتر واسه این که بفهمیم بچه دختره یا پسر :دی
یه حس خعلی خوب..بعد 21 سال دارم ابجی دار میشم.
مرسیییی مرسیییی
اصلا از دیروز تا حالا اینقدر ذوق زده ایم همگییی که نمیدونم چرا حسابی جشن گرفتیم منزل.
چه خبر؟بادی که گندم زار و عاشق کرد ماهی که با برکه می خوابه
ابری که بارون و نبخشیده
خورشیدی که دیگه نمی تابه
با رفتنت دردام برگشتن مردی که ترکش کردی تنها نیست
اما یه چیز ِ تازه فهمیدم
دنیا بدون ِعشق
دنیا نیست
حال ِ عجیبی دارم این روزا ابری شدم نزدیک ِ بارونم
چندتا بهار و برنمیگردی
چند ساله درگیره.زمستونم
این زمستونم به یاد ِ تو میمونم برف و بارونم به یاد ِ تو میمونم
هرچی میتونی نیا و تلافی کن
من تا میتونم به یاد ِ.تو میبمونم
هستم مامی بزرگ فعلا:دی
اما به زودی میرم.
ای بازیگر گریه نکن ما هممون مثل همیم
صبحا که از خواب پا میشیم نقاب به صورت میزنیم
یکی معلم میشه و یکی میشه خونه به دوش
یکی ترانه ساز میشه یکی میشه غزل فروش
کهنه نقاب زندگی تا شب رو صورتهای ماست
گریه های پشت نقاب مثل همیشه بی صداست
هر کسی هستی یه دفعه قد بکش از پشت نقاب
از رو نوشته حرف نزن رها شو از پیله ی خواب
نقش یک دریچه رو رو میله ی قفس بکش
برای یکبار که شده جای خودت نفس بکش
کاشکی میشد تو زندگی ما خودمون باشیم و بس
تنها برای یک نگاه حتی برای یک نفس
تا کی به جای خود ما نقاب ما حرف بزنه
تا کی سکوت و رج زدن نقش نمایش منه
هر کسی هستی یه دفعه قد بکش از پشت نقاب
از رو نوشته حرف نزن رها شو از پیله ی خواب
نقش یک دریچه رو رو میله ی قفس بکش
برای یکبار که شده جای خودت نفس بکش
میخوام همین ترانه رو رو صحنه فریاد بزنم
نقابمو پاره کنم جای خودم داد بزنم
بای گلِ نازم شبت شیک:*
خدا به همرات چشم به شوما و مادرت عرض می نماییم تا ببینیم چی میشه...دی
چند ثانیه سکوت
اره بابا ، باباتم داداشم بدبختی
این اخری خوب اومدی
وااای به جون خودم کلی خندیدام الان
خدا بگم چی کارت نکنه
بعله شوما مامانت تا مارو زن ندید خلاص نمی شید
ما هم اینجا این وسط اصلا هیچ کاره عروسک خیمه شب بازی
کم نمی یاری دیگه
الان موندم چی بگم
اصلا داهی شومااااااا استین نداره موش خورده استیناشو
از دست تو داهییییییی
کلا ادم کم م ی اره -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
