مهنا شاید تا سهماه دیگه بازم بیاد باشگاه ایشالا اون موقع باهم میایم....دیگه حرف نزدم البته بعد از اونی که دستام می لرزیدنو فلبم درد گرفت وگریه کردم....بی خیال ...ناراحت نباشین خب
حرفاتون درسته یه هفته صبر کردم وخودمو به بی خیالی زدم ولی امشب دیگه واقعن نتونستم جلو خودمو بگیرم....ممنون از راهنماییتون..من خودمو میشناسم خیلی حساسم وخیلی صبور ...پس مطمئن باشین بی احترامیشون در حدی بوده که دیگه نتونستم جلو خودمو بگیرم....
نه کلن یه هفتس هر موقع میام سایت با عصبانیت میرم بیرون....دیگه نمیتونم تحمل کنم توهین به مقدساتم وتوهین به خودمو....خیلی دارم اذیت میشم....مهنا که بهترین دوستم بود هم رفته...منم دیگه برم خیلی برام بهتره