جنون حزر و شکوه شبانه ی مد بودم
میان ماندن و جاری شدن, مردد بودم
به شاعرانه ترین ها پناه می اوردم
و درمسیر غزل , گرم رفت و آمد بودم
کدام باید مرا مجاب خواهد کرد؟
تمام مشغله ام ,باید و نباید بود
به مکر و وسوسه , تقدیر پیچ و تابم داد
همیشه بود و نابوده ام مجعد بود
ردیف آمدنم بی نظیر بود , اما
چقدر قافیه ی شعر رفتنم بد بود!َ